خضریان نوشت:
اصلاح چرخه گردش نخبگان در کشور یکی از راهکارهای افزایش مشارکت است/مردم توزیع مناصب و توزیع منافع را میبینند
سخنگوی کمیسیون اصل نودم مجلس شورای اسلامی در توئیتی به حضور خود در نشست "مشارکت شهروندان در انتخابات و چالشهای آن"اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت، علی خضریان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس و سخنگوی کمیسیون اصل نودم مجلس شورای اسلامی در توئیتی نوشت:
در نشست مشارکت شهروندان در انتخابات و چالشهای آن که در کانون وکلای دادگستری مرکز برگزار شد،موضوع نگاه امام خمینی(ره) به مردمسالاری دینی و ایمان به مردم در زمانی که با هژمونی حضرت امام(ره) اگر به شعار حکومت اسلامی نیز تبدیل میشد، بعید بود با مخالفت اجتماعی مواجه شود، تشریح شد.
موضوع افزایش مشارکت سیاسی موضوعی چند سطحی است و صرفاً در احراز صلاحیت خلاصه نمیشود. همانطور که در انتخابات شورای شهر دوم که نمایندگان مجلس ششم حتی اعضای نهضت آزادی را تأیید صلاحیت کرده بودند و برگزاری بر عهده دولت اصلاحات بود، با ۱۳درصد شاهد پایینترین میزان مشارکت بودیم.
مشارکت سیاسی را میتوان به سه سطح حکومت، نخبگان و مردم تقسیمبندی کرد و از آنجایی که احزاب و فعالان سیاسی هم بخشی از نخبگان هستند و در این سطح تعریف میشوند، چه بهتر به جای طرح مطالبی که قدمی در جهت افزایش مشارکت ایجاد نمیکند، به آسیب شناسی و نقد نخبگان در این موضوع بپردازیم.
در موضوع مشارکت، موضوع مسئولیت پذیری نخبگان دارای اهمیت است. بد کارکردی،کج کارکردی، کم کارکردی و بی کارکردی نخبگان در زمان پذیرش مسئولیت موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات بعدی کشور میشود. و عموم مشکلاتمان در کشور از بی کارکردی و کم کارکردی نخبگان در زمان مسئولیت است.
معتقدم کلید مشارکت مردم، اعتماد عمومی است. عدم مسئولیت پذیری، اعتماد عمومی را زیر سؤال میبرد و پایین آمدن اعتماد عمومی، مشارکت را کاهش میدهد. یکی از کار ویژههای نخبگان و احزاب، بازسازی روزآروز بین حکومت و خودشان و همچنین خودشان و حکومت است.
برخلاف این کارویژه برخی فعالان سیاسی و احزاب با یک خوانش رادیکال از مردم به حکومت و از حکومت به مردم مانع اعتماد عمومی میشوند. به طوریکه مدام از مردم پیش حکومت و از حکومت پیش مردم بدگویی میکنند.
به طور مثال یک اقدام فردی از یک طبقه خاص را که در یک کنسرت بروز میکند به کل جامعه تعمیم میدهند و تلاش میکنند جامعه را پیش چشم حکومت خراب کنند. و از طرف دیگر یک عمل خطای یکی از مسئولان نظام را به کل سیستم تعمیم میدهند تا در نهایت مردم را به کل حکومت بدبین کنند.
همینها وقتی یک راهپیمایی بزرگ در روز عید غدیر برگزار میشود که بر مبنای شادی اجتماعی است، میبینید به آن نمیپردازند و وقتی هم که میپردازند تلاش میکنند با حاشیهسازی پیرامون آن، مانع دیده شدن اصل آن شوند. در حالی که میتوانستند حتی این راهپیمایی را به نفع خودشان مصادره کنند.
کسانی که میخواهند در قانون باشند نه بر قانون، در قدرت باشند نه بر قدرت، ما به ازای قدرتی که حکومت به آنها عطا میکند و از بودجه عمومی بهرهمند میشوند، وظیفه دارند اعتماد میان مردم و حکومت را افزایش و ترمیم کنند. نمیشود در عین بهرهمندی از مواهب حکومت، توأمان علیه آن اقدام کرد.
تلاش جمعی گروههای سیاسی و نخبگان برای نفی سیاستورزی رفاقتی و فامیلی از دیگر عوامل مؤثر در افزایش مشارکت است. مردم میپرسند مکانیزم گزینش نخبگان در احزاب و دولتها به چه شکلی است؟ مرامنامه شایستگی و معرفی افراد به مردم از سوی گروههای سیاسی براساس شاخصها در انتخابات کجاست؟
مردم توزیع مناصب و توزیع منافع را میبینند. در دولتهای مختلف هم دیدند. باید از خودمان بپرسیم چرا مردم در چنین شرایطی باید به لیستی که از سوی احزاب و نخبگان برای مشارکت مردم در انتخابات معرفی میشود، اعتماد کنند و رأی بدهند؟
این در حالی است که مشی رهبر انقلاب در نفی نزدیکان و خویشان خودشان برای حضور در مناصب را همه میدانیم. در دولتهای مختلف برای فرزندان و نزدیکان ایشان پیشنهادات مختلفی برای مناصب مطرح شد، اما رهبری مانع شدند. این سیره و مشی سیاسی ایشان باید مورد توجه گروههای سیاسی قرار گیرد.
اصلاح چرخه گردش نخبگان در کشور یکی از راهکارهای افزایش مشارکت است. نظریه پردازی در فضای غیرواقعی و انتقاد از حکومت در همه شرایط رفتار درستی نیست علاوه بر این نخبگان در زمانی که رأی مردم همسو با آنها نیست نباید آنها را تمسخر کنند. این فرایند باید تغییر پیدا کند.
فعال شدن روندهای غیر مردمسالار علیه روندهای مردمسالار، را باید مانع شد. سیاست پدرخواندگی به جای سیاست حزبی باعث شده تا تکثر سیاسی که واقعیت امروز جامعه ایران است، نادیده انگاشته شود و این خود دلیل دیگری بر کاهش مشارکت سیاسی است.
وقتی یک جمع محدود قرار است با اسم رمز شرایط حساس کنونی به جای همه نخبگان و احزاب با تفاوت دیدگاههای طبیعی که نشأت گرفته از بخشی از جامعه است، تصمیم بگیرند؛ حتماً امکان تحقق مطالبات اجتماعی را ندارد و انگیزههای جامعه برای حمایت از آن نیز کاهش مییابد.
در طول ادوار مختلف افراد ناکارآمد و یا فاسد و یا قاتل توسط همین پدرخواندهها معرفی و برای رسیدن به قدرت حمایت شدند. چرا پس از اینکه دچار لغزش و خطا شدند، کسی پاسخگو نیست؟ چرا پس از وقایع آبان ۹۸ فردی مثل آقای خاتمی نمیآید پاسخ بدهد؟ در حالی که پاسخگویی از اصول مردمسالاری است./
پایان پیام