خبرگزاری خانه ملت

رامین اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در توضیح حضورش در رویداد ملی نوآیند مرکز پژوهش‌های مجلس و تشریح ایده شکست حاکمیت در الگوهای جایگزین آموزش، گفت: در حال حاضر الگوهای جایگزین مانند مدرسه در مسجد، مدرسه های مجازی، آموزش در خانه و مدارس تحول گرا در حال رشد هستند؛ چرا که آموزش و پرورش کارآمدی لازم را برای ایجاد شایستگی‌های لازم در دانش آموزان ندارد و نارضایتی ها در مردم افزایش یافته است از سویی سیستم فعلی آموزش و پرورش هم پذیرش این الگوهای جایگزین را ندارد و الگوهای جدید نمی توانند با رعایت قوانین آموزش و پرورش کار کنند.

وی ادامه داد: مساله ای که برای آینده پیش بینی کردیم این است که گرایش مردم به الگوهای جایگزین بیشتر شده است و در واقع چون آموزش و پرورش سازوکاری برای ارائه مجوز و نظارت بر این الگوها ندارد  بنابراین در آینده با بازار آزادی از خدمات تربیتی و آموزشی مواجه خواهیم شد و به تعبیری فضای "محدود و کنترل شده" گذشته در آینده به فضای "متکثر و کنترل نشده" تبدیل و باعث می شود و در این بازار آزاد شاهد هر اتفاقی از جمله کیفیت نامناسب خدمات آموزشی و تربیتی و حتی سوء استفاده ی جریان‌های انحرافی مانند نفوذ بهایت و جریان های تکفیری در این الگوهای جایگزین باشیم و در واقع چنین موضوعی باعث می شود عملا آموزش و پرورش از صحنه خدمات آموزشی و تربیتی حذف شود و عملا حاکمیت قدرت سیاست گذاری و نظارت در عرصه تربیت رسمی و عمومی را از دست بدهد.

این برگزیده رویداد نوآیند یادآور شد: ساختار پیشنهادی مان این بود که اگر حاکمیت مواجهه به هنگام و درستی با این موضوع داشته باشد می تواند از شکل گیری فضای متکثر و کنترل نشده در آینده جلوگیری کند و فضا را به فضایی متکثر اما کنترل شده تبدیل کند؛ چون اصل تکثر اجتناب ناپذیر است و خدمات آموزشی و تربیتی باید با الگوهای مختلفی اجرا شود و حاکمیت باید تکثر روش ها را بپذیرد و تمرکز خود را بر اهداف تربیت قرار دهد.

اسلامی ادامه داد: سیاست پیشنهادی ما این است که حاکمیت در وهله نخست الگوهای مختلف تنوع در الگوهای مدرسه داری را به رسمیت بشناسد و اجازه دهد که این الگوها توسط نهادهای مردمی و الگوساز مطرح شود به این شکل که نهادهایی که مدعی هستند الگوهای جایگزین و متفاوت وجود دارد بتوانند الگوهایشان را مطرح و از آن دفاع علمی کنند و آموزش و پرورش هم از بهبود و تکمیل این الگوها دفاع و آنها را با تیم های متخصص دانشگاهی مرتبط نماید و وقتی الگوها به بلوغ رسید آنها را تصویب کند تا بر این اساس، طبق الگوهای متنوع مدرسه داری، موسسان مداری بتوانند انتخاب کنند که مدرسه خود را بر اساس کدام الگو اداره کنند؛ البته آموزش و پرورش باید بر عملکرد مدارس از دو جهت نظارت کند یعنی بر اهداف تربیت یعنی شایستگی هایی که باید در دانش آموزان ایجاد شود و نیز عملکرد مدرسه که در چارچوب نظام ارزشی مورد قبول حاکمیت و در چارچوب قانونی  که هر محتوایی و هر معلمی وارد مدرسه نشود باید نظارت شود.

وی افزود: در این رابطه تمرکز آموزش و پرورش بر اهداف تربیت خواهد بود و دست مدارس برای استفاده از روش های تربیت باز می شود از سویی یک سری نهادهای تولیدکننده محتوای آموزشی هم می توانیم داشته باشیم؛ نهادهای الگوساز تولیدهای محتوا را بررسی می کنند و تولیداتی که متناسب با الگوهایشان است را به مدارس تحت پوشش خودشان پیشنهاد می دهند و مدارس محتوا را خریداری می کنند و درواقع ما با نهادهای الگوساز از حوزه روش ها و قالب های تربیت و با نهادهای محتواساز هم از حوزه محتوای تربیت تمرکززدایی خواهیم کرد اما در حوزه اهداف تربیت نیاز به تمرکزگرایی است و آموزش و پرورش باید به گونه ای اقدام کند که به شایستگی هایی که در اسناد بالادستی تعریف شده حتما توجه شود.

اسلامی در مورد ابزارهای لازم برای اجرا و عملیاتی کردن این ایده و تبدیل آن به قانون، گفت: می طلبد مجلس این ایده را با جزئیات بیشتری به طرح تبدیل و تصویب کند و اگر تبدیل به قانون شود آموزش و پرورش باید هیات ارزیاب را بر اساس قانون تشکیل و فراخوان دهد تا نهادهای الگوساز، الگوهای مدنظرشان را مطرح و پس از طی فرآیندی الگوهایشان تصویب و به مدارس مختلف پیشنهاد شود و هر کدام انتخاب کنند که تحت کدام کدام الگو فعالیت کنند و اجرای آن هم دور از ذهن نیست البته به دلیل اینکه آموزش و پرورش به تمرکزگرایی عادت کرده ممکن است به سختی قبول کند که مدرسه ای بر اساس الگوی متفاوت فعالیت کند اگر چه این موضوع گریزناپذیر است./

پایان پیام