کمالیان از رایزنیها برای تشکیل فراکسیون زلزله میگوید
**چندی قبل نماینده مردم قوچان و فاروج که اتفاقاً تخصص زلزله شناسی دارد پیشنهاد تشکیل فراکسیون زلزله در مجلس شورای اسلامی را داد اما بعد مشخص شد که فراکسیون دیگری به نام فراکسیون بلایای طبیعی در مجلس تشکیل شده ولی فعال نیست.
با وقوع زلزله در دامغان "نصرالله کمالیان" راغب شد که فراکسیون زلزله را فارغ از بحثهای فراکسیون بلایای طبیعی پیگیری کند.
او در گفت و گو با روزنامه شهرآرامیگوید: سیل، آتشسوزی، رانش زمین و بسیاری بلایای طبیعی دیگر به واقع قابل پیشبینی بلندمدت و کوتاهمدت هستند. مثلاً در ارتباط با سیل سازمان هواشناسی میتواند اعلام کند و پیش از وقوع به مردم هشدار بدهد. در مورد رانش زمین نیز وضعیت زمین ساختی منطقه گویای تغییرات خواهد بود؛ همچنین گرمای بیش از حد در مناطق جنگلی میتواند علامتی برای وقوع آتشسوزیهای طبیعی باشد. اما در مورد زلزله قطعاً در حالحاضر هیچ پیش نشانگری وجود ندارد که زلزله را خبر دهد.
کمالیان که پیشتر ریاست مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران را نیز بر عهده داشته است میافزاید: قبل از زمین لرزه رودبار در سال 1369موضوع زمینلرزه در کشور خیلی جدی گرفته نمیشد. ولی بعد از زلزله رودبار چندین کار مهم انجام شد. ازجمله آنها باید به اخذ وام از بانک جهانی برای تجهیز ایستگاههای زلزلهنگاری ایران اشاره کنم؛ همچنین تدوین و اجرایی شدن آییننامه 2800 درباره نحوه ایجاد ساختمانها و بناها نیز از جمله این آثار است.
در ادامه بحثهایی در ضرورت تشکیل این فراکسیون را میخوانید:
شما مدتی قبل پیشنهاد تشکیل فراکسیون زلزله در مجلس شورای اسلامی را مطرح کردید اما گویا فراکسیون مشابه دیگری هم هست. آیا قصد دارید تشکیل فراکسیون زلزله را رها کنید؟
خیر. به هیچوجه، نمایندگان پیشتر فراکسیونی تحت عنوان فراکسیون بلایای طبیعی در مجلس شورای اسلامی تشکیل دادهاند اما تاکنون این فراکسیون آنطور که باید فعال نبوده است در ضمن در زمینه زلزله نیز هیچ اقدام مؤثری انجام نشده است بنابراین بنده همچنان در حال رایزنی با همکاران خود چه در کمیسیون عمران و چه در سایر کمیسیونهای مجلس هستم. اتفاقاً با آقای حجتالاسلام ملکمحمدی نماینده مردم سمنان نیز در اینباره گفتوگو و رایزنی کردهام.
یک نکتهای وجود دارد. منطقی است که زلزله جزو بلایای طبیعی شناخته شود اما تفاوتهایی را در مقایسه بین زلزله و سایر بلایای طبیعی میتوان برشمرد که لزوم تشکیل فراکسیونی مجزا برای زلزله آن هم در قوهمقننه را پررنگتر میکند. بلایایی چون سیل، توفان، آتشسوزی و نظایر آن به نوعی قابل پیشبینی و بعد کنترل هستند ولی زلزله اساساً قابل پیشبینی نیست. آیا با این دیدگاه موافقید؟
بله. سیل، آتشسوزی، رانش زمین و بسیاری بلایای طبیعی دیگر به واقع قابل پیشبینیهای بلندمدت و کوتاهمدت هستند. مثلاً در ارتباط با سیل سازمان هواشناسی میتواند اعلام کند و پیش از وقوع به مردم هشدار بدهد. در مورد رانش زمین نیز وضعیت زمین ساختی منطقه گویای تغییرات خواهد بود. همچنین گرمای بیش از حد در مناطق جنگلی میتواند علامت منفی برای وقوع آتشسوزیهای طبیعی باشد. اما در مورد زلزله قطعاً در حالحاضر هیچ پیش نشانگری وجود ندارد که زلزله را خبر دهد.
متأسفانه زلزلههای اخیر در تربتحیدریه (7/5) و دامغان (9/5) نیز بار دیگر نشان داد که مسئله اساسی همین ندانستن و عدم پیشبینی در مورد زلزله و آمادگی نداشتن در مواجهه با آن است.
از سوی دیگر میزان خسارتهای بعد از زلزله هیچگاه معلوم نیست. فاصله تکرار بین دو زلزله گاه به قدری زیاد است که مردم فراموش میکنند در منطقه زلزلهخیز زندگی میکنند ولی در مورد سایر بلایای طبیعی اینگونه نیست. مثلاً در مورد سیل مردم میدانند یک رودخانه فصلی در چه وضعیتی است و امکان وقوع سیل وجود دارد.
وقوع و کیفیت رویدادها و دیگر بلایای طبیعی نیز با زلزله تفاوت دارند.
بله همینطور است. در همین مورد سیل به محض وقوع تا ابتلای مردم به آن، جریان سیل رفتهرفته مردم را آماده میکند ولو اینکه خیلی سریع روی بدهد. در مورد آتشسوزی نیز همینطور است. توفان نیز ذهن مردم را ازپیشتر آماده میکند. اما زلزله در لحظه روی میدهد. یک آن زمین به لرزه درمیآید و همهچیز دگرگون میشود. شوک ناشی از این بلای طبیعی اصلاً قابل مقایسه با سایر بلایای طبیعی نیست. به همین دلیل لازم است که به زلزله در مرحله قانونگذاری نگاه ویژهای صورت بگیرد. وحشتی که مردم را پس از زلزله فرامیگیرد قابل مقایسه با وحشت ناشی از سیل و آتشسوزی یا توفان نیست. در زمستان زلزله سبب میشود که مردم حتی از هجوم سرما نیز وحشت داشته باشند. نکته دیگر اینکه زلزله هیچ فصل خاصی ندارد. در حالی که بلایای طبیعی معمولاً فصل خاص خود را دارند. سیل متوجه فصول پرباران سال است. خشکسالی نیز همینطور. توفان نیز زمان خاص خود را دارد اما زلزله نه زمستان میشناسد و نه تابستان.
یک تفاوت دیگر هم در میان این بلایای طبیعی وجود دارد. میتوان آثار بلایایی چون سیل و آتشسوزی را به حداقل رساند. مثلاً احداث سیلبند و سد نمونهای از این رفتار است. آیا در برابر زلزله نیز وضع به همین شکل است؟
خب میتوان آسیب ناشی از زلزله را کاهش داد. اما در مورد سیل گاه میتوان با سیلبند و احداث سد، کل موضوع را کنترل کرد. مثلاً احداث سد گلستان شمال کشور را از وقوع سیلابهای ویرانگر نجات داد. سدهای کوچک تبارک در قوچان نیز سیلابهای شیریندره این منطقه را مهار کرد ولی برای زلزله اساساً ما چنین چیزی نداریم.
پس این نکته که گاه میشنویم میگویند اتاق «ضدزلزله» یا «واحد ضدزلزله» چیست؟
این اصطلاحی است که به غلط به کار برده میشود. ما در مقابل زلزله نمیتوانیم نظیر بلایای طبیعی دیگر عمل کنیم. اساساً ما چیزی به نام «ضدزلزله» نداریم بلکه سازههایی داریم که در برابر زلزله مقاوم هستند، بنابراین باید از اصطلاح «مقاوم در برابر زلزله» استفاده بشود نه ضد زلزله.
خب اگر این فراکسیون هرچه زودتر شکل بگیرد فکر میکنید چه تأثیری چه در قانونگذاری و چه در وضعیت مردم در برابر زلزله داشته باشد؟
با ایجاد فراکسیون زلزله و حضور نمایندگان شهرهایی که در معرض خطر زلزله قرار دارند پتانسیل بیشتری ایجاد میشود تا برای مواجهه بهتر با این بلای طبیعی هماندیشی کرده و بسیج شویم. نکته ضروری بعدی برای تشکیل این فراکسیون این است که نمایندگان باید راهکارهایی را در نظر گرفته و برای مواجهه با زلزله تدوین کنند. همچنین در صورتی که لازم باشد امکاناتی را برای پیشبرد علم زلزلهشناسی یا مسائلی نظیر مقاومسازی طراحی و به شکل طرح یا پیشنهاد برای تدوین لایحه مطرح کنیم تا بتوانیم در قالب این هماندیشیها از گستردگی آثار و عواقب وقوع زلزله بکاهیم.
چه بسا در این فراکسیون بتوانیم تجربه کشور خودمان در زمینه زلزلههای مهیب رودبار و بم را به سایر کشورها انتقال دهیم.
یکی از کاربردیترین مباحث این است که بدانیم آیا سایر تخصصها در کشورمان با مقوله زلزله آشنا شدهاند؟ آیا فقط موضوع به ساختوساز و تخصصهای مربوط به آن محدود میشود؟
تا قبل از زمین لرزه رودبار در سال 1369 موضوع زمینلرزه در کشور خیلی جدی گرفته نمیشد. ولی بعد از زلزله رودبار چندین کار مهم انجام شد. از جمله آنها باید به اخذ وام از بانک جهانی برای تجهیز ایستگاههای زلزلهنگاری ایران اشاره کنم. همچنین تدوین و اجرایی شدن آییننامه 2800 درباره نحوه ایجاد ساختمانها و بناها نیز از جمله این آثار است.
کلاسهای خاصی برای مهندسان در مورد مقاومسازی ساختمانها در نظر گرفتند و شهرداریها را نیز نسبت به این مقوله حساس کردند تا در هنگام ساخت مهندسان ناظر بیشتر به این موضوع اهتمام ورزند. با این حال هنوز این اقدامات کافی نیست و کفایت نمیکند. متأسفانه در مورد مقوله مسکن در کشورمان با وضع نامناسبی روبهرو هستیم و عملاً نیمی از جمعیت کشور در مسکن نامناسب زندگی میکنند. سکونت بسیاری از روستاییان در خانههای کمدوام که گاه صرفاً خشکه چینی شدهاند و هیچ ملاتی ندارند نگرانی درباره عواقب ناشی از زلزله را دو چندان میکند که بنا داریم در فراکسیون زلزله در مجلس شورای اسلامی به این مقولات و رفع آنها بپردازیم.
آیا در تشکیل این فراکسیون به مقولات دانشگاهی و ارتباط بین زلزله و سایر تخصصها نظیر روانشناسی یا مسائل علومانسانی یا دیگر رشتههای مهندسی هم میپردازید؟
مسلماً. مقاومسازی ابنیه تنها موضوع این بحث نیست و مهندسان نیز تنها مخاطبان این کار نخواهند بود. در واقع با وقوع زمینلرزه گاه کل یک حکومت درگیر میشود و همه ارکان آن زیر و رو میشوند و به همین دلیل باید بتوانیم همه بخشها را در این زمینه ارتقا داده و توانمند کنیم. ما ستاد بحران داریم که باید از قبل خود را برای بسیاری موارد اینچنینی آماده کند.
سازمانهای دیگری چون نیروهای مسلح نیز از ارگانهایی هستند که به هنگام وقوع زلزله وارد کارزار میشوند. حتی جالب است بدانید روحانیت و حضورش به هنگام وقوع زلزله در مناطق زلزلهزده بسیار کارگشاست. از یکسو آرامش و تسلی که به بازماندگان میتوانند بدهند و از سوی دیگر رفتاری که با قربانیان زلزله و مراسم کفن و دفن آنان انجام میگیرد نیازمند حضور روحانیون است و این کار میتواند در تقویت روحیه بازماندگان مؤثر افتد که وابستگانشان با حرمت دفن شدهاند؛ همچنین بحث حضور مشاوران و روانشناسان حیاتی است و این مقوله نیازمند آن است که ما نیروی باتجربه و متخصص برای این کار و چنین زمانهایی آموزش داده باشیم و با مانورهای مختلف آمادگی او را برای زمان پس از وقوع زلزله حفظ کنیم.
یکی از مسائلی که اهمیت فراوانی در بحث زلزله و مدیریت بحران پس از آن دارد بحث امداد پزشکی است. آیا شما در تشکیل فراکسیون زلزله در مجلس به مقولهای چون احداث بیمارستانهای صحرایی هم اندیشیدهاید؟ اینکه ما بتوانیم خودمان بیمارستان صحرایی ایجاد کنیم و به سرعت به نیازهای پزشکی زلزلهزدگان بپردازیم؟
قطعاً این نکته نیز یکی از ارکان توجهات ما به بحث زلزله خواهد بود. احداث بیمارستان صحرایی را جمعیت هلالاحمر ایران بهتر و بیشتر میتواند تمرین کند. در این زمینه لازم است ما به تجهیز و تقویت نیازهای ضروری پزشکی توجه کنیم و همین تشکیل فراکسیون و هماندیشی در این مقوله میتواند به همافزایی منجر شود که بحث بیمارستانهای صحرایی را در کشورمان هنگام زلزله تقویت کند.