عضو هیات رئیسه مجلس؛
ادعای«همه از کشور می روند» محصول القای بدبینی به جامعه است/ کنشگری مردم نشانه امیدواری جامعه ایران است
محسن پیرهادی با تأکید بر اینکه مسائل داخلی ایران موضوعات لاینحل و درهمتنیدهای نیست که رفع آنها ممکن نباشد، عنوان کرد: کسانی که بر یأس اجتماعی جامعه مانور میدهند و سعی در بزرگنمایی آن دارند را از ذینفعان یأس جامعه و انفعال سیاسی- اجتماعی مردم هستند و طرح موضوعات و ادعاهایی چون«مشارکت در انتخابات بیفایده است»، «به هیچ جایی نمیرسیم» یا «همه از کشور میروند»، محصول مسیر القای بدبینی به جامعه است.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، مشارکت و حضور پررنگ مردم در یک امر جمعی، خواه سیاسی باشد یا اجتماعی یا فرهنگی، یکی از کلیدیترین گزارههای یک جامعه پویا است. معمولاً این گزاره در ایام انتخابات پررنگتر از سایر ایام سال دیده میشود و فعالیت برخی افراد و گروههای داخلی از مسیر یأسآفرینی برای کمرنگتر کردن آن شدیدتر میشود، که خود همین اصرار برای عدم حضور مردم در جامعه و مشارکت بیشتر نشان از اهمیت ویژه آن دارد.
شاید بتوان گفت انتخابات مهمترین زمینه برای اثبات مشارکت است اما نباید حضور مردم در صحنه را محدود به همین یک امر دانست. حضور مردم در سالنهای سینما، کنسرتهای موسیقی، رویدادها و تجمعات ملی و مذهبی و حتی اعتصاب یا اعتراض نسبت به یک قانون یا لایحه همه نوعی مشارکت در جامعه محسوب میشود که برای برنامهریزی و پیشبرد اهداف خرد و کلان کشور باید به همه آن توجه داشت.
محسن پیرهادی، نماینده مردم تهران و عضو هیات رئیسه مجلس در گفتوگویی با خبرنگاران درباره اهمیت «امید اجتماعی» و راهکارهای «ارتقای امید اجتماعی»، در پاسخ به برخی سوالات خبرنگاران به اهمیت این موضوعات اشاره کرد، که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
-در روزهای اخیر برخی صاحبنظران سیاسی از دلسردی مردم برای مشارکت درانتخابات میگویند و مدعیاند مشکلات کشور آنقدر در هم تنیده و پیچیده است که مردم دیگر انگیزهای برای حضور پای صندوق رای ندارند، ارزیابی شما از این دست مواضع چیست؟
نمیتوان منکر وجود مشکلات در کشور شد؛ یعنی هیچ نظام حکمرانی را نمیتوان یافت که مشکلی نداشته باشد، ضمن اینکه هیچ نظام حمکرانی هم وجود ندارد که بتواند همه مشکلات کشور را یکشبه و همزمان با هم رفع کند. مشکلات و مسائل در هر حوزهای یکباره و خلقالساعه بهوجود نیامدهاند که در کوتاهمدت حل شود.
ایران نیز مانند هر کشور دیگری مشکلات و مسائلی دارد که برخی از این مشکلات ناشی از ناکارآمدی مدیریتی برخی مسئولان در ادوار گذشته بوده و از دورهای به دوره دیگر به ارث رسیده است؛ بخش دیگر تحمیلی و در قالب تحریمها از سوی معاندان کشور به مردم و کشورمان تحمیل شده است؛ اما اینکه بگوییم مسائل ایران موضوعات لاینحل و درهمتنیدهای هستند که رفع آنها ممکن نیست، اشتباه و رویکردی است که جز القای یأس به جامعه محصولی نخواهد داشت.
کسانی که بر یأس اجتماعی جامعه مانور میدهد و آن را بزرگنمایی میکنند، از ذینفعان یأس جامعه و انفعال سیاسی- اجتماعی مردماند.
کسانی که مدعی انباشت مشکلات هستند، چون راهکار موثری برای حل مسائل ندارند، غر میزنند تا دیده شوند؛ کسی که عرق ملی دارد، آگاهانه و مسئولانه سخن میگوید، چراکه میداند ترویج یأس اجتماعی ماحصلی جز تضعیف مردم و کشورش ندارد.
به رغم ترویج این نگاه، معتقدم جامعه ایرانی، جامعهای امیدوار و در سودای سازندگی و اصلاح امور از طریق کنش اجتماعی است. کنشگریای که در بستر جامعه هویدا است و برگزاری تجمعات مردمی، صنفی، گروهی و پرتکرار شدن آنها در سالهای اخیر موید آن است.
-البته برعکس این نگاه شما، برخی پرتعداد شدن تجمعات صنفی یا واکنشهای مجازی مردم بر سر موضوعات سیاسی-اجتماعی روز کشور، مثلا تصویب یا رد برخی طرح ها یا لوایح در مجلس یا گران شدن اینترنت و... را نشاندهنده فاصلهگیری مردم از مسئولان میدانند.
اینکه مردم ما نسبت به ورود یک طرح و لایحه به نهاد قانونگذاری در کوتاهترین زمان ممکن واکنش نشان میدهند یا اینکه بعضاً موضع برخی مسئولان را نکوهش میکنند و مواردی از این دست، جدای از ریشه کنش، نشاندهنده پویایی جامعه است؛ درواقع جامعه امیدوار منفعل رفتار نمیکند و در قبال مباحثی که بر زندگیاش اثرگذار است، سکوت نمیکند؛ وگرنه جامعه مأیوس و ناامید حوصلهای برای کنشگری ندارد.
اگرچه بار دشوار مشکلات معیشتی در سالهای اخیر که در پی استمرار تحریم غرب علیه ایران افزونتر هم شده است، زندگی بخشی از هموطنانمان را دشوار کرده؛ اما کنشهای مدنی و اجتماعی آنها مؤید امیدواری آنها به بهبود شرایط است.
یک جامعه زمانی دلسرد و ناامید قلمداد میشود که انگیزهای برای کنش اجتماعی نداشته باشد و وارد فاز انفعال یا بیتفاوتی شده باشد، در این مرحله است که این سکوت و این بیرمقی برای نقد و یا حمایت از حاکمیت هشدار تلقی میشود؛ اما علیرغم تلاش بدخواهان نظام برای القای یأس اجتماعی و ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت بر سر مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی؛ مردم تا به امروز همواره -چه در حمایت و چه در نقد مسئولان- فعال بودهاند.
-چرا انفعال اجتماعی مردم میتواند هشدار تلقی شود و باید نسبت به آن حساس بود؟
زمانی که صدای نقد یا اعتراض و طرح مطالبهای از جامعه به گوش مسئولان نرسد، ممکن است مسئولان بدنه اجتماعی خود را همراه و راضی تلقی کنند و دچار انحراف در تحلیل اجتماعی و خواسته مردم به عنوان مهمترین رکن نظام سیاسی مستقر شود و سکوت جامعه را به نوعی رضایت از وضع موجود تلقی کنند؛ حال آنکه این بیتفاوتی میتواند نشانه ناامیدی جامعه باشد که تهدیدی جدی برای دولتهاست.
-چرا امید اجتماعی برای استمرار نظامهای سیاسی مهم است و چگونه میتوان امید اجتماعی مردم را ارتقاء داد؟
همه شاهدیم که در سالهای اخیر دشمنان نظام جمهوری اسلامی و بدخواهان ایران تمام قوایشان را برای ایجاد ناامیدی ملت ایران به کار گرفتهاند؛ آنها چه از طریق مانعتراشی در امور سیاسی – اقتصادی ایران و چه از طریق مانورهای رسانهایشان، درصددند مردم را نسبت به مسئولان کشور بدبین کنند. دشمنان تلاش میکنند مردم نسبت به دولت، نمایندگان مجلس، اساتید دانشگاه، جامعه پزشکی، دانشجو، مذهب، اعتقادات و فرهنگ یک جامعه و هرآنچه که با زندگی مردم در ارتباط است، بدبینی ایجاد کنند و ماحصل این بدبینی ایجاد یأس اجتماعی است.
اینکه میبینیم جملاتی مشابه بعضا در میان قشری از مردم دهان به دهان میچرخد و طرح موضوعات و ادعاهایی چون «مشارکت در انتخابات بیفایده است»، «مطالبهگری چه فایدهای دارد؟»، «به هیچ جایی نمیرسیم» یا «همه از کشور میروند»، محصول مسیر و چرخه القای بدبینی به جامعه است که باید برای آن چارهجویی کرد.
بنابراین میتوان گفت ناامیدی اجتماعی محصول ترویج بدبینی اجتماعی است؛ وقتی که مردم به بهبود اوضاع و شرایط بدبین شوند، چرخه حرکت، توسعه و پیشرفت کشور متوقف میشود، حرکت روبهجلو و ریلگذاری در این مسیر وظیفه حکمرانان است و پیشرفت یک کشور با امید اجتماعی ارتباط مستقیم دارد./
پایان پیام
خبرنگار: مصطفی جمالی