عضو کمیسیون برنامه و بودجه در انتقاد به طرح انتقال کارکنان از پایتخت :
ایجاد اشتغال راه حل تمرکززدایی است
**نماینده زابل و زهک با اشاره به اینکه ما برای اجرای طرح انتقال کارمندان از تهران، به یک برنامه جامع راهبردی نیاز داریم گفت: «اگر قرار است رئیسجمهور امروز یک چیز بگوید و رئیسجمهور بعدی هم چیز دیگر و هر کدام اختیارات را برای تغییر داشته باشند سنگ روی سنگ بند نمیشود. برنامه با یک دولت میآید و با یک دولت دیگر میرود، ایجاد اشتغال بهترین راه حل تمرکز زدایی است».
"عباسعلی نورا" عضو کمیسیون بودجه معتقد است عدم اشتغال از بزرگترین مشکلاتی است که مردم را از دیگر شهرها به تهران کشانده است. مشروح گفت وگوی نورا با هفته نامه مندیل را بخوانید:
از ابتدای ریاستجمهوری آقای احمدینژاد بحث انتقال کارکنان از پایتخت و تمرکززدایی از تهران مطرح شده است و این اواخر تعدادی از کارکنان از تهران منتقل شدهاند به نظر شما این کار چه مزایایی دارد؟
اشکال کار اینجاست که ما تمام امکانات را در تهران و شهرهای بزرگ جمع میکنیم و بعد میخواهیم کارمندان را به جاهای دور بفرستیم، البته آنها میروند و پس از مدتی برمیگردند.
پس این جابهجایی موقت به چه منظور انجام میشود؟
فقط برای امتیازاتش؛ آنها مدتی از این مزایا و امتیازات استفاده میکنند و به دلیل مشکلات و محدودیتهایی که در محل منتقل شده وجود دارد ترجیح میدهند برگردند.
این کار برای کاهش جمعیت تهران انجام میشود که بسیار مهاجرپذیر است.
بله. اما تهران حجم مهاجرپذیری بسیار بالایی دارد. انتقال چند کارمند از تهران دردی را دوا نمیکند زیرا آمار ورود مهاجران به تهران بسیار بالاست و با حجم انتقال کارمندان قابل مقایسه نیست.
پیشگیری از مهاجرت امکانپذیر است و مشکل را حل میکند؟
تاحدودی. چرا طرح مسکن مهر را به جای تهران در دیگر شهرها اجرا نمیکنند؟ به نظر من این طرح در شهرستانها میتواند عده زیادی را از مهاجرت به تهران منصرف کند. دولت باید راهکارهایی را پیدا کند تا بتوانند از مهاجرت جلوگیری کند. مثلاً یارانه شهرهای کلان مثل تهران باید بالا باشد. کلانشهری مثل تهران نباید ارزان باشد.
اما تهران شهر ارزانی هم نیست.
بله اما یک کارگر میتواند بیاید تهران و با تاکسی درآمد خوبی برای خودش داشته باشد. میتواند از پس هزینههایش بربیاید. به این ترتیب است که جمعیتش زیاد میشود.
در دیگر کلانشهرها هم این اتفاق میافتد؟
بله. در اصفهان و مشهد، زمینهای کشاورزی را به مجتمعهای مسکونی تبدیل کردهاند. اشتباهات و سهلانگاریهایی هست که کلانشهرها را بزرگتر میکند و روستاها و شهرهای کوچک را متروکه.
منظورتان آپارتمانسازیهایی است که در حاشیه شهرهای بزرگ انجام میشود؟
بله. غرب تهران را ببینید در حال تبدیل شدن به فاجعه است. برای من سؤال است اگر در حال کم کردن جمعیت تهران هستیم پس این همه آپارتمانسازی در غرب تهران به چه منظوری انجام میشود؟ با پول اندکی میتوانید صاحب آپارتمان شوید. این به نوعی ارزان کردن یک کلانشهر است.
این مشکل به نظام شهرسازی در کشور هم بازمیگردد.
متأسفانه ما چیزی به نام شهرسازی در ایران نداریم. در هیچ کجای دنیا این اتفاق نمیافتد که یک کلانشهر و به خصوص پایتخت بدون برنامه گسترش یابد اما شما ببینید غرب تهران یک میلیون نفر جمعیت دارد. آینده تهران چه خواهد شد وقتی جمعیت هر لحظه به این شهر سرازیر میشود.
آیا میتوان به تمرکززدایی از تهران امیدوار بود. راهکار چیست؟
به نظر من به تهران نباید سوبسید تعلق بگیرد. کلانشهرها نباید شهرهای ارزانی باشند. راه دیگرش این است که امکانات و رفاه را به سایر شهرها ببرند. رشد و توسعه شهرهای کوچک مانع از مهاجرت مردم میشود. از 15 کیلومتری تهران برجها سرکشیدهاند. کلانشهرها نباید گسترش پیدا کنند. به نظر من تهران سالهاست که رشدش را کرده است و گسترش تهران در این سالها اشتباه غیرقابل جبرانی بود.
در ابتدا قرار بود شرکتهای غیرتهرانی مثل فولاد و ذوبآهن را منتقل کنند، اما بحث به فراموشی سپرده شد. چرا؟
ما با کارخانههایی که در تهران است مشکل داریم. مثلاً کارخانههای خودروسازی که آلایندههای بسیاری هم تولید میکنند. این همه کارخانه در تهران برای چی؟ در استانهای محروم که با مشکل اشتغال مواجهایم، به کارخانه احتیاج داریم. اغلب این کارخانهها هم که در اطراف تهران است خواهید دید کارگران شهرستانی بسیاری دارند. آنها از ترس بیکاری به شهرهای خود بازنمیگردند. اشتغال از بزرگترین مشکلاتی است که منجر به مهاجرت شده است.
انتقال برخی ادارهها، وزارتخانهها و یا سازمانها آیا مشکل را حل خواهد کرد؟
به نظر من انتقال آنها دردی را دوا نمیکند مثلاً چند وزارتخانه را به سمنان و یا کاشان منتقل میکنند و اگر مردم کارشان به چند وزارتخانه گره بخورد چند شهر را باید بگردند تا فقط یک امضا از فلان وزارتخانه بگیرند.
چندین سال مطرح کردن بحث انتقال، آن هم بدون کارشناسی میتواند زمینهای برای جدی کردن این طرح باشد؟
نه، به نظر من که تا به حال این کار تشریفاتی بوده است. انتقال تعدادی محدود با حقوق و امتیازات بالا بیشتر این طرح را بیهویت میکند.
انتقال و تمرکززدایی چه زمانی بهتر است شروع شود؟
از انتقال صنایع و کارخانهها و از توقف رشد و گسترش تهران. میتوانیم مطالعات و کارشناسیها را شروع کنیم. ما باید یک برنامه راهبردی داشته باشیم. اگر قرار است رئیسجمهور امروز یک چیز بگوید و رئیسجمهور بعدی هم چیز دیگری و هر کدام اختیارات برای هر تغییری داشته باشند که سنگ روی سنگ بند نمیشود. تدوین برنامه راهبردی باعث میشود کسی اجازه تغییر نداشته باشد ما فقط باید اجرا کنیم. رئیسجمهور باید طرح را مصوب کند اما این طرحها مصوب نمیشود. استراتژیها مشخص نیست، برنامهها با یک دولت میآید و با دولت دیگر میرود و این بزرگترین خسران برای کشور ماست.