جعفر قادری:
کمتر از 50درصد در اجرای برنامه چهارم موفق بودیم
**کمتر از 50 درصد در اجرای برنامه چهارم توسعه موفق بودهایم. بیشتر از اعداد پیشبینى شده در برنامه هزینه کردیم اما میزان موفقیت در هزینهکرد و مبالغ چند هزار میلیارد دلارى در راستاى اهداف، چندان رضایتبخشنبوده و نتوانسته موجب بهبود شاخصهاى اقتصادى شود. مهمترین دلیل این امر هم متعدد بودن متغیرهاى غیرقابل کنترل است.
"جعفرقادری" نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی که این روزها به همراه سایر اعضاى این کمیسیون تخصصى مشغول بررسى لایحه برنامه پنجم توسعه است، در گفتوگو با روزنامه خبرجنوب در استان فارس با بیان این مطلب در ارزیابی از برنامه چهارم توسعه، مىگوید: لایحه برنامه پنجم توسعه طى یک ماه آینده و احتمالاً نیمه دوم تیرماه در صحن علنى مجلس مطرح خواهد شد.
وى گرچه انتقادى به بىتوجهى به اعداد و ارقام در لایحه برنامه پنجم توسعه دارد اما آن را حاوى نکات مثبتى مىداند که این لایحه را نسبت به برنامههاى توسعهاى قبل از آن متمایز مىسازد.
در این گفتوگو قادری به طرح مباحث مختلف برنامهها و بودجههاى تصویبى پرداخت و مهمترین معضل آن را غیرواقعى بودنشان برشمرد.
بررسى لایحه برنامه پنجم توسعه در چه مرحلهاى قرار دارد؟
این برنامه در حال بررسى در کمیسیونهاى تخصصى از جمله کمیسیون برنامه و بودجه است و احتمالاً نیمه دوم تیرماه در صحن علنى مجلس مطرح خواهد شد.
این برنامه شاخص و چارچوبى است که مشخصکننده مبنا و اصول حرکت اقتصادى کشور بوده و نمایانگر توانمندىهاى اقتصادى کشور در راستاى دستیابى به اهداف چشمانداز 20 ساله ایران است. در واقع اهداف اصلى اقتصادى، سیاسى و اجتماعى کشور طى 5 سال آینده را مشخص مىکند.
این برنامه حاوى چه نکات مثبتى است؟
خب، نکات مثبت این برنامه زیاد است، توجه به بحث فرهنگ ایرانى - اسلامى، کمک به توسعه فضاهاى اسلامى، کمک به فعالیتهاى ورزشى، توجه ویژه به بحثهاى عدالت اجتماعى، تقویت بعضى از صندوقها از جمله صندوق محصولات کشاورزى، صندوقهاى قرضالحسنه، گشایشهاى اسنادى براى گرفتن اعتبار از بانکهاى بینالمللى، روشهایى که اجازه استفاده به بانک مرکزى و بانک بورس براى استفاده از اعتبارات داده است و همچنین پرداختن به بحث صندوق توسعه ملى در این برنامه واقعاً جاى تقدیر دارد.
به تأسیس صندوق توسعه ملى اشاره کردید، لطفاً بیشتر توضیح دهید؟
این صندوق که مستقل از حساب ذخیره ارزى است به منظور حمایت و پشتیبانى از بخش خصوصى تأسیس شده که طى آن بخش خصوصى مىتواند با شرایط آسانتر و با سهولت بیشترى تسهیلات مورد نیاز خود را دریافت کند. البته به نظر مىرسد برداشتها به خصوص برداشتهاى دولتى صورت گرفته از این صندوق مغایر با اهداف چشمانداز 20 ساله است.
چه ایراداتى به لایحه برنامه پنجم توسعه وارد است؟
یکى از مهمترین اشکالات وارده به این لایحه فقدان اعداد و ارقام است.
دولت معتقد است در جریان بررسى برنامه، سیاستها تغییر مىکند و مسلم است که با این تغییر، اعداد و ارقام نیز تغییر خواهد کرد. این در حالى است که لازم است حتماً اعداد و ارقام در برنامه ذکر شود چرا که اگر برنامهاى کمیتپذیر نباشد، قابل ارزیابى نیست.
همچنین سیاستهایى که براى رسیدن به اهداف در برنامه پنجم پیشبینى شده، نمىتواند ما را به اهداف مورد نظر که اهداف بلند است، برساند به عبارت دیگر بین اهداف و سیاستها مغایرت وجود دارد.
همچنین به بخشهاى فرعى برنامه هم بىتوجهى شده و در مواردى مثل سیاستهاى توسعه شهرى هدفگذارىهاى لازم صورت نگرفته است.
علاوه بر این در این لایحه یک سرى مواد هم آمده که بود و نبود آن در برنامه تفاوت چندانى نداشته و فقط باعث شده به حجم برنامه اضافه شود.
امسال که این برنامه به تصویب مىرسد، سال اجراى قانون هدفمندکردن یارانهها هم است. آیا تأثیر این اجراى قانون در لایحه تنظیمشده توسط مجلس به صورت کامل دیده شده است؟
خیر، این هم یکى دیگر از ضعفهاى لایحه برنامه پنجم توسعه است. علاوه بر این در این لایحه در بعضى موارد قانون اجراى سیاستهاى اصل 44 هم نادیده گرفته شده است.
یک سؤالى که همیشه به ذهن کارشناسان اقتصادى مىرسد، این است که در کشور چند لایحه و برنامه با مدت زمان اجراى متفاوت تصویب مىشود که غالباً همسو نیستند، مثلاً قانون بودجه سالانه، برنامه 5 ساله توسعه و سند چشمانداز 20 ساله داریم. در برنامههاى بلندمدت و میانمدت چند دولت عوض مىشوند که گاهى دولتهاى جدید پایبندى کاملى نسبت به برنامههاى تدوین شده در دولتهاى قبل از خود ندارند. شما با این اظهارنظرها چقدر موافقید؟
تا حدود زیادى موافق هستم. متأسفانه این برنامهها از چند معضل اساسى در همه دولتها رنج مىبرند که یکى از آنها نبود معیار واحد براى ارزیابى اجراى این برنامهها است. علاوه بر این برنامهها براساس یک سرى آرزو و ایده و گاهی به دور از واقعیت تنظیم مىشود،در حالى که معلوم نیست چقدر اجرایى مىشود.
به نظر مىرسد ضعف اساسى این برنامهها این است که ایدهآل فکر مىکنیم و تناسبى بین سیاستهاى اجرایى برنامه و هدفهاى تعیینشده، قائل نیستیم. علاوه بر آن منابع در دسترس و پتانسیلهاى کشور را هم دو چندان مىبینیم.
مثلاً گرچه سهم بهرهورى در رشد تولید ناخالص ملى هماکنون نیمدرصد است، در برنامه پنجم با یک جهش شدید مىخواهیم این سهم را 5 - 4 برابر افزایش دهیم و به حدود یک سوم رشد تولید ناخالص ملى برسانیم، مسلم است این امر در اجرا ایجاد اشکال کرده و ما را به اهدافمان نمىرساند.
نمایندگان مجلس چقدر در رفع این معضل مؤثرند؟
مجلس ابزار کنترلى در اختیار ندارد گرچه ناظر بر اجراى برنامهها و قوانین مصوب است اما هیچ ابزارى براى الزام دولتها به اجراى مصوبات ندارد. البته مىتواند از اهرمهایى مثل تذکر، طرح سؤال و حتى استیضاح وزیران هم استفاده کند ولى این امر هم گاهى به دلیل عدم یکپارچگى بین نمایندگان به جایى نمىرسد. شاید اگر ساختار انتخابات استانى بود این اقدامات به سرانجام بهترى مىرسید.
لطفاً بیشتر توضیح دهید.
خب از آنجا که نمایندگان مجلس هر کدام منتخب مردم در یک یا چند شهرستان هستند، مسلم است که اولویتهاى خود را براى احقاق حقوق مردم بر روى مسایل محلى و منطقهاى مىگذارند، البته مردم هر از گاهى همین انتظار را دارند و این انتظار را در دیدارهایى که با نمایندگان دارند، مطرح مىکنند اما اگر نمایندگان از سوى مردم یک استان انتخاب شوند، قطعاً پرداختن به مباحث کلان را جایگزین تعلقات و دغدغههاى جزیىتر مىکنند.
بارها شده براى عدم اجراى یک طرح ملى و کلان بحث استیضاح یا سؤال از وزیر را مطرح کردیم اما نمایندگان فارس هم با هم متحد نبودند و عدهاى با آن موافقت نداشتند، خب مسلم است که این امر آنهایى هم که دغدغه مسایل کلان دارند را از ادامه پیگیرى دلسرد مىکند.
البته این معضل فقط به نمایندگان مجلس برنمىگردد بلکه انتقادهایى در این خصوص به محافل علمى و رسانهاى هم که پیگیرى لازم را براى اجراى مصوبات مجلس ندارند ،وارد است.
به نظر شما در کشور ما تجربه موفقى در اجراى برنامههاى میانمدت و بلندمدت وجود دارد؟
نه متأسفانه و اصلىترین دلیل این معضل هم وجود متغیرهاى غیرقابل کنترل مثل بحث تحریمها و محدود شدن روابط ایران با کشورهاى دیگر است. در ایران حتى پدیدهاى مثل خشکسالى هم بر برنامههاى بلندمدت مثل سند چشمانداز بیست ساله و یا میانمدت مثل برنامه چهارم توسعه تأثیرات سوئى گذاشت.
به برنامه چهارم توسعه اشاره کردید. میزان موفقیت در اجراى این برنامه را چند درصد مىدانید؟
کمتر از 50 درصد. البته ما بیشتر از اعداد پیشبینى شده در این برنامه هزینه کردیم اما میزان موفقیت در هزینهکرد و مبالغ چند هزار میلیارد دلارى در راستاى اهداف چندان رضایتبخشنبوده و نتوانسته موجب بهبود شاخصهاى اقتصادى شود. البته مهمترین دلیل این امر هم همانطور که گفتم متعدد بودن متغیرهاى غیرقابل کنترل است.
یک طرح اقتصادى که بسیار هم مورد اقبال مردم قرار گرفت، طرح توزیع سهام عدالت بود، به عنوان یک اقتصاددان این طرح را چقدر موفق مىدانید؟
به جرأت مىتوانم بگویم بزرگترین طرح بعد از انقلاب که منجر به توسعه عدالت اجتماعى شد، همین طرح توزیع سهام عدالت است. اما برخى نارسایىها باعث شد این طرح به هدف اصلى خود نرسد.
چه نارسایىهایى؟
متأسفانه در این طرح حلقههاى بعدى سرمایهگذارى به درستى تعریف نشد و در جاى اصلى خود قرار نگرفت، مثلاً قرار بود شرکتهاى سرمایهگذارى استانى تجمیع سهام سهامداران عدالت شکل بگیرد که این اتفاق نیفتاد و نتیجه این شد که پولهایى که قرار بود صرف توسعه استانى و منطقهاى شود، صرف تأمین مایحتاج روزانه خانوارها شد.
مهمترین عامل هم در این بحث برخى ناهماهنگىها بین وزارت تعاون و سازمان خصوصىسازى بود.
اگر مورد خاصى باقى مانده که در سؤالات مطرح نشده، بفرمایید؟
گرچه ایراداتى براى عدم اجراى مصوبات به دولت وارد است اما احساس مىشود گاهى هم مجلس، تکالیفى را در قالب تصویب قانون براى دولت بدون در نظر گرفتن منابع ایجاد مىکند و بعد هم فشارهایى براى اجراى این مصوبات به دولت وارد مىکند. به عبارت دیگر مىخواهم بگویم که برخى مشکلات دوسویه است. مطمئناً آنچه در این میان مىتواند بخش عمدهاى از معضلات را از بین ببرد، تعامل بیشتر بین مجلس و دولت است که امیدوارم این امر بیش از پیش محقق شود.