نصرالله کمالیان:
گردشگری میتواند فاروج را متحول کند
**گردشگری به عنوان ارزانترین و سریعترین شیوه سرمایهگذاری برای توسعه و اشتغال شناخته شده است تا آنجا که مدل «هرگردشگر خارجی 6 تا 10 شغل ایجاد میکند» را به همه مسئولان و تصمیم گیران ارائه داده است.
در جایی نظیر «فاروج» نمیتوان به سرمایهگذاریهایی اندیشید که زمانبر هستند و از طرف دیگر نیازمند بودجههای قابل توجه. نصرالله کمالیان نماینده مردم فاروج در مجلس شورای اسلامی معتقد است از گردشگری میتوان به نحو مطلوبی برای توسعه شهری چون فاروج بهره برد.
او که عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی است به میدان اصلی شهر فاروج اشاره میکند و میافزاید: «فاروج بر سر راه مشهد مقدس واقع شده است و میتواند مسافرانی که از سمت شمال کشور قصد ورود به مشهد را دارند پذیرا باشد. بنابراین کافیاست درباره میدان اصلی شهر که مکان فعالیت آجیل فروشان است برنامه منسجم و مطلوبی درهمین زمینه طراحی شود».
کمالیان که سالها در قوچان زندگی کرده و به سبب زلزله خیر بودن این خطه سر از رشته زلزلهشناسی درآورده فعالیت آجیل فروشان فاروج را نقطه عطفی برای توسعه شهر از همین طریق میداند و توضیح میدهد: گردشگری جنبههای مختلفی دارد و جاذبههای متعددی را شامل میشود. به همین دلیل مسئولان شهر فاروج میتوانند با تکیه بر همین جذابیت برای مسافران فرصت توسعه این خطه را فراهم کنند و مسافران را از این شهر چنان راضی کنند که زمان بیشتری را در فاروج بگذرانند.
بدیهی است که وقتی مسافر زمان بیشتری را در یک شهر گذراند خرید بیشتری میکند و همین خرید موجب چرخش مالی و رونق آن خطه میشود.»این نماینده 60 ساله مجلس شورای اسلامی در انتخابات میاندورهای خانه ملت به جمع سایر منتخبان مردم در قوه مقننه پیوسته و همین، کار او را سنگینتر کرده است.
استاد زلزلهشناسی دانشگاه تهران عضو کمیسیون عمران مجلس نیز هست و انگیزه تحصیلاتش در رشته فیزیک و زلزلهشناسی با اوضاع بلایای طبیعی در قوچان مرتبط است و در این باره میگوید: «دو زلزله بزرگ شهر کهنه قوچان را ویران کرد و خاطراتی که پدرم از آن واقعه برایم بازگفت و قربانیان که اقوام من بودند، انگیزه قویای شد تا من در این رشته تحصیل و اینک نیز در کمیسیون عمران به این مسائل توجه کنم.»
دکتر کمالیان همچنین پستهای اجرایی هم داشته است. او فرماندار خاش و زاهدان بوده و در دورهای ریاست مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران را برعهده داشته است.
گفتوگوی روزنامه خراسان رضوی با کمالیان به شرح ذیل است:
شما برای توسعه شهر فاروج تا چه اندازه به موضوع گردشگری اعتقاد دارید؟
فکر میکنم مهمترین محور توسعه برای شهر کوچکی چون فاروج که هنوز ساختمانهای اداری و دولتیاش شکل نگرفته میتواند همین موضوع گردشگری باشد. با گردشگری میتوان رونق اقتصادی را به شهر تزریق کرد مهمتر از همه اینکه این کار میتواند به سرعت جوابگو باشد و موجب توسعه شهر فاروج شود.
چه پتانسیلی را در فاروج برجسته میبینید که بتوان بر آن تکیه کرد؟
ببینید فاروج بر سر راه مشهد مقدس از طریق جاده بالا یا همان جادهای که از شمال کشور به مشهد منتهی میشود قرار گرفته است. بنابراین همین قرارگرفتن در مسیر زیارت، بهترین هدیهای است که خداوند نصیب فاروجیها کرده است. در این میان میدان اصلی شهر با فعالیت آجیل فروشان رونقی قابل توجه دارد. حال اگر همین فرصت را مد نظر قرار دهیم و با ساماندهی این منطقه و فراهم آوردن امکانات رفاهی و خدماتی رضایت خاطر مسافران را در این منطقه از شهر فراهم کنیم میتوانیم گردشگری حاصل از آجیل را محور توسعه قرار دهیم. این فرصت میتواند بسیاری از کشاورزانی که در این زمینه فعالیت دارند را نیز تشویق و فعال کند. بنابراین با توجه به این ویژگیها میتوان در کوتاه مدت رونق مطلوبی را به شهر تزریق کرد.
شما در کمیسیون عمران عضو شدید. انگیزه شما از عضویت در این کمیسیون چه بود؟ آیا ارتباطی بین رشته و تخصص شما وجود داشت؟ آیا بین حوزه انتخابی و رشته شما ارتباطی وجود داشته؟
دقیقاً همینطور است. قوچان در مجموع شهر بلاخیزی است. دو زلزله بزرگ که تخمین زده میشود 7/7 و 3/7 ریشتر بزرگی داشته، موجب ویرانی شهرکهنه قوچان شده است. علاوه بر این در سالهای 54 و 55 قوچان قربانی سیل ویرانگری شد.
و این باعث شد شما به سراغ رشته فیزیک و ژئوفیزیک بروید؟
پدرم در این ارتباط نقش خاصی داشت. او مرا به شهرکهنه میبرد. فکر کنم 7، 8 ساله بودم که به آنجا میرفتیم. پدرم خرابههای شهر کهنه را نشان میداد و گاه حتی به شکل دقیق نشانی میداد که کجا خانه عمه مرحومم بوده که در زلزله به رحمت خدا رفته است. همینها سبب شد تا علامت سؤال بزرگی در ذهن من درباره زلزله شکل بگیرد. در جستجوی پاسخش تا پایان دوره دبیرستان به جواب مطلوبی نرسیدم و سرانجام این علامت سؤال مرا تا پایان دوره دکترا در رشته زلزلهشناسی همراهی کرد.
پس قطعاً شما با توجه به زلزلهخیزبودن بسیاری از شهرهای کشورمان علاوه بر حوزه انتخابی، میتوانید در این حوزه نقش مؤثری داشته باشید. آیا از نظر قوانین ما کمبود و خلأهایی در زمینه کاهش آسیبهای زلزله داریم یا نه؟
البته ما بیشتر تجربیاتی در زمینه زلزله و مدیریت بحران داریم، همانطور که تجربه تلخ زلزلههای رودبار، گلباف، بم و سایر نقاط زلزلهزده را پشتسر گذاشتیم. به هر حال نمیتوانیم از خرابیهای زلزله جلوگیری کنیم زیرا تقریباً 90 درصد خانههای روستایی که قریب به 60درصد جمعیت کشور در آنها ساکنند، در برابر زلزله مقاوم نیستند. واقعیت این است که آرام آرام شهرداریها و مؤسسه تحقیقات مسکن به سراغ این موضوع آمدند. ابتدا هیچ قانونی نبود. آنموقع من رئیس مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران بودم و بعد آییننامه 2800 نوشته شد. سپس مقرر شد در شهرداریها مهندسان ناظر در کلانشهرها بر ساخت و ساز نظارت کنند. با این حال هنوز همه مواد آییننامه 2800 اجرایی نشده است. بدتر از این نکته، این است که ما برای ساختمانهای ساخته شده برنامهای نداریم و صرفاً برای سازههای در حال ساخت برنامه داریم.
به هر حال یکی از وظایف قوه مقننه و نمایندگان مردم بحث نظارت است. در این زمینه نمیتوانید کاری کنید؟
درست است، من چندین بار خدمت آقای لاریجانی رئیس مجلس هم این موضوع را گفتهام. مجلس برای نظارت صحیح، درست و دقیق ابزار مناسب ندارد. با این حال در موضع زلزله رفتهرفته باید بر همین موارد آییننامه 2800 تأکید کنیم تا این مسئله جا بیفتد.
اما مسئله مهمی که این روزها همه ذهنها را به خود مشغول کرده، ماجرای هدفمند کردن یارانههاست. این قانون از سال آینده اجرایی میشود. پیشبینی شما از اجرایی شدن این قانون در حوزه انتخابیه خودتان با وصفی که دربارهاش دارید، چیست؟
هدفمند کردن یارانهها چیزی نیست که عقلاً آن را خلاف بدانند و مسلماً دورنمای دارای برکاتی است. اما رسیدن به این برکات، براساس قانونی که به تصویب رسیده، مشکلات عدیدهای دارد. مسلم است که چند چیز مردم را اذیت میکند، از جمله دونرخه بودن اقلام مختلف مصرفی موجب فساد میشود. کوپن نیز همین تأثیر را دارد و دونرخه بودن سبب رانتخواری و مسائل اینچنینی میشود. ما امیدواریم با حذف یارانهها و استمرار آن در عین مراعات حال مردم بتوانیم طرحهای عمرانی را توسعه دهیم و مساوات در استفاده از یارانهها فراهم شود. با این وصف سؤال اساسی این است که چگونه و طی چه فرآیندی این مهم محقق خواهد شد. عدم شفاف بودن و مشخص نبودن چگونگی اجرای آن سبب شد تا موجی از نگرانی و شایعات منجر به بدبینی به این لایحه شود. سخن گفتن از دهک و بعد از خوشهبندی و در نهایت منتفی شدن این موارد به این بدبینیها دامن زد.
بسیار خوب، با این چشمانداز، شما چه دورنمایی برای حوزه انتخابیه خود ترسیم میکنید؟ منظورم این است که تأثیر اجرایی شدن این قانون بر شهر قوچان چه میتواند باشد؟
هرجا که پول و گردش مالی باشد، میتواند توسعه را به همراه داشته باشد. به نظر من تاکنون هرجا بیشتر یارانه پرداخت شده، بیشتر هم چرخش مالی وجود داشته است. بنابراین در جایی مثل قوچان که گردش مالی کم بوده، یارانه کمتری هم پرداخت شده است. این قانون میتواند به مساوات یارانه را بین مناطق تقسیم کند. بنابراین میتوان امیدوار بود که هدفمند کردن یارانهها میتواند گردش پول در مناطق ضعیف را افزایش دهد. مشکل اینجاست که باید مراقب بود تا تأثیری که سرمایهداران و کسانی که قبلاً حسابی از این یارانهها بهره بردهاند و ممکن است موجب افزایش تورم شود، کنترل شود. اگر این رویه ادامه یابد، میتوان در طولانی مدت بین 7 تا 10 سال شاهد باشیم که آرامآرام به نرخ واقعی و کاهش فساد و همینطور کاهش تورم نزدیک شویم.
نکتهای هست؛ دولت در سال 86 طرح سهمیهبندی بنزین را با هدف صرفهجویی و هزینه کردن رقم صرفهجویی در مسائلی چون رفاه و تأمین اجتماعی و همینطور حمل و نقل عمومی به اجرا درآورد. اما اینک با گذشت دو سال و سهمیهبندی بنزین نه اثری از صرفهجویی دیده میشود و نه اثری از توسعه حمل و نقل عمومی و موضوع رفاه. آیا ممکن است این قانون به سرنوشت سهمیهبندی بنزین دچار شود؟
البته سهمیهبندی بنزین نکات مثبتی به همراه داشته است اما مشکل اساسی در اجرای آن طرح ناشی از آن است که برای آن صندوق و مرجع مشخصی که رقم صرفهجویی در آن واریز شود، مشخص نشد. به همین دلیل منابع صرفهجویی متمرکز نشد و در جایی یا صندوقی تجمیع نشد. مثلاً اینک در بودجه سال 89 صندوقی به نام «صندوق توسعه» داریم، قرار بر این است که هر ساله 20درصد از محل فروش نفت به این صندوق ریخته شود و این رقم برای توسعه صنایع به بخش خصوصی به صورت تسهیلات اعطا شود.
بر این اساس پس از 5 سال چون نحوه خرجکرد آن نیز ارائه تسهیلات است به اندازه یکسال فروش نفتی سرمایه خواهیم داشت. بنابراین هم پول صندوق مشخص است، هم نحوه ارائه تسهیلات و هم قابل بازگشت است. در مورد بنزین چنین کاری انجام نشد. البته حداقل مصرف سوخت قابل کنترل شد. ولی در مجموع این طرح قابلیت نظارت و کنترل نداشت. مثلاً شهید رجایی طرحی داشت که بنزین از لیتری 29 ریال به 30 ریال افزایش یابد. تکلیف آن یک ریال و نحوه هزینهکرد آن هم روشن شده بود، برایش مسئول و محل تعیین شده بود. به هر حال باید بپذیریم که این کار برای موضوع بنزین و سهمیهبندیاش انجام نشد.
هدفمند کردن یارانهها تا چه اندازه بر توسعه کشور به ویژه مناطقی چون شهر قوچان میتواند تأثیر بگذارد؟
حداکثر نقش دولت در توسعه یعنی 100درصد توان دولت در توسعه 28درصد خواهد شد، اما 72درصد باقیمانده از هر برنامه توسعهای نقش تسهیلاتی است که به بخشخصوصی از طریق اعطای اعتبارات بانک به فعالان بخشخصوصی ایفا میکنند. تسهیلات از هر نوعش چه خرد و اندک و چه کلان خوب است، زیرا حتی تسهیلاتی به اندازه یکی، دو میلیون تومان توان «کار راهاندازی» دارد. واقعیت این است که ما در قوچان نتوانستهایم توسعه ایجاد کنیم. پس از انقلاب اسلامی هم موفق به این کار نشدهایم زیرا نتوانستهایم از تسهیلات به خوبی استفاده کنیم.
در موضوع هدفمند شدن یارانهها اگر به این سمت برویم که هر محصولی و هر خدماتی ارزش واقعی خودش را پیدا کند آن وقت تولید هم ارزش واقعی خودش را پیدا میکند، بنابراین براساس ریال واقعی کار انجام میشود و این باعث چرخش صحیح و درست مالی میشود و چرخش صحیح و درست مالی سبب ایجاد رونق اقتصادی و سرانجام توسعه میشود.