خبرگزاری خانه ملت

خبرگزاری خانه ملت؛ گروه سیاسی ؛ سلماز ابراهیم زاده - رسول خضری نماینده سردشت در مجلس است و نامش با نام یکی از تلخ ترین حوادث این مرز و بوم گره خورده است. در سال های فعالیت در پارلمان و در گفت و گوهایش کمتر پیش آمده که صحبتی از مصدومان سردشت نکند. همواره دغدغه مردم این شهر را داشته و دارد. در کوچه مسجد جامع قدیم روز دوم بهمن ماه سال46 در پیرانشهر به دنیا آمده و با اتمام تحصیلات مدرسه در سال ۱۳۶۶ از طریق کنکور سراسری در رشته علوم تجربی با رتبه ۱۸ پزشکی و رتبه ۵ در رشته های دندان پزشکی و داروسازی در دانشگاه علوم پزشکی ملی تهران به عنوان اولین دانشجوی پزشکی پیرانشهر پذیرفته شد. در سال ۱۳۷۴  موفق به اخذ مدرک دکترای پزشکی شد. بلافاصله جهت انجام خدمت مقدس پزشکی به شهر پیرانشهر که آن زمان بیشتر شبیه روستای بزرگ بود بازگشت و آستین خدمت را در قامت پزشک بالا زد .افتتاح اولین آزمایشگاه سطح شهر ،افتتاح اولین پلی کلینیک تخصصی پیرانشهر که برای اولین بار شاهد حضور فوق تخصص پیوند کلیه، متخصص قلب و عروق، متخصص مغز واعصاب، متخصص ارتوپدی و شکسته بندی، متخصص پوست و مو، متخصص روان پزشکی و همچنین کلینیک آکوکاردوگرافی قلب و نوار مغزی بوده است،دو سال بعد بخش سونوگرافی نیز به مجموعه پلی کلینیک اضافه شد.

رسول خضری نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی مسائل بسیاری را ازجمله مشکلات کولبران،طرح تحول نظام سلامت و قوانین بسیاری را پیگیری کرده است.خبرگزاری خانه ملت گفت و گوی نوروزی را با پزشک کرد اهل پیرانشهر که دغدغه مردم حوزه انتخابه اش را همیشه دارد،انجام داده است که در ادامه می خوانیم.

آقای دکتر خضری از کودکی و نوجوانی خود بفرمایید.

اهل پیرانشهر هستم و در کوچه مسجد جامع متولد شده ام . هفت خواهر و هفت برادر هستیم و در واقع و خانواده پرجمعیتی دارم. پدر و مادرم هردو کرد پیرانشهر هستند و در واقع از سال ۴۵ وارد پیرانشهر شدیم. قبلا در روستایی به اسم دشت وزینه که زادگاه پدری ام است و منطقه اکوتوریستی معروفی در میرآباد سردشت است. در سال 46 در پیرانشهر متولدشدم و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و زیر باران توپ و بمباران امتحان نهایی را برگزار کردیم.امتحان نهایی ما به دلیل فاصله کم شهر با مرز و وضعیت نامساعد پیرانشهر در شهر نقده برگزاری شد.امتحان کنکور را در مهاباد و امتحان تربیت معلم را در ارومیه دادم.

پیرانشهر 7 کیلومتر با مرز فاصله ندارند و در تیررس توپ باران آتش های توپخانه عراق بود؛مرتب روزی یکی دوبار بمباران می‌شد و ۱۷ اسفند ۶۳ بمباران در پیرانشهر اتفاق افتاد و بالای ۵۰۰ نفر شهید و جانباز در پیرانشهر داریم.

اولین پزشک شهرستان هستم که این موضوع در ثبت احوال هم ثبت شده است، اولین  مرکز پلی کلینیک تخصصی و اولین آزمایشگاه و اولین مرکز سونوگرافی را در شهر تاسیس کردم

در سال ۶۶  در دانشکده پزشکی شهید بهشتی قبول شدم، رتبه ۵ داروسازی و دندانپزشکی را داشتم و رتبه ۱۸ پزشکی، ولی ترجیح دادم که پزشکی بخوانم و علاقه و نیازی که در منطقه داشتیم باعث شد بعد از اتمام تحصیلات کل دوره خدمت سربازی را در خدمت مردم باشم،وقتی درسم تمام شد بلافاصله برگشتم ،چون منطقه ما محروم بود و بسیار از لحاظ مسائل وامکانات بیمارستانی،درمانی و پزشکی بسیار در مضیقه بود.

پیرانشهر 7 کیلومتر با مرز فاصله ندارند و در تیررس توپ باران آتش های توپخانه عراق بود؛مرتب روزی یکی دوبار بمباران می‌شد و ۱۷ اسفند ۶۳ بمباران در پیرانشهر اتفاق افتاد و بالای ۵۰۰ نفر شهید و جانباز در پیرانشهر داریم

هیچ کدام  از خواهر و برادر من پزشک نیستند و برادران هم اکثراً شغل آزاددارند،تنها  برادرم که از خودم بزرگتر است در سال  ۶۵ رئیس اداره کار پیرانشهر بود و استعفا داد و روحیه ایشان در کار شغل آزاد است.پس از پایان دانشگاه به پیرانشهر برگشتم و خدمت سربازی را هم در پیرانشهر گذراندم، مسئول بهداری بودم.اولین پزشک شهرستان هستم که این موضوع در ثبت احوال هم ثبت شده است،اولین  مرکز پلی کلینیک تخصصی و اولین آزمایشگاه و اولین سونوگرافی را در شهر تاسیس کردم. شهر ما بسیار محروم بود.

چه زمانی ازدواج کردید؟

در سال دوم خدمت مقدس سربازی در ۲۹ سالگی سربازی ازدواج کردم  و حاصل این ازدواج ۳ فرزند است.دخترم آرینا دبیرستان را تمام کرده است،پسرم آریان کلاس دهم است و پسر کوچکم نیکان که پیش دبستانی است.

هیچ کدام دلشان نمی خواهد پزشک بشوند؟

آرینا دوست دارد در رشته داروسازی یا دندانپزشکی را بخواند و آریان هم علاقه دارد .اما من به شخصه علاقه آنها برایم مهم است. علاقه و عشقی که آدم به کار دارد بسیار مهم است. دو موضوع در زندگی بسیار مهم است یکی انتخاب رشته و دیگری انتخاب همسر که مسیر زندگی انسان را این دو موضوع تعیین می‌کند و باید بر اساس علاقه درونی باشد.از روی عشق و علاقه باشد و نباید اجباری در کار باشد.

آقای دکتر شغل نمایندگی مجلس خوب است؟

قاعدتاً نمایندگی شغل خوبی است؛آنچه که ما تصور می کردیم از نمایندگی با  آنچه که وارد مجلس میشویم متفاوت است؛ خیلی ها می گفتند که شما پزشک هستید و در استان خدمت کنید و جالب است که تصورم این بود که در مجلس با تصویب یک قانون خوب ،می‌توانم ۸۰ میلیون نفر را منتفع کنم به جای اینکه به مرزهای پیرانشهر برسم برای کل کشور مثمرثمر باشم.

تلاش‌هایی هم کردم مثلا طرح تحول سلامت را خیلی پیگیر بودیم و آقای دکتر هاشمی هم انصافا زحمت کشید و برای مردم بسیار نفع داشت،حداقل یکی از اهدافمان را در اجرای طرح تحول توانستیم تا حدود زیادی کمک کنیم که محقق بشود و مناطق محروم از امکانات بهداشتی و درمانی زیادی برخوردار باشند ولی آنچه که در ته دل ما است و به عنوان قانونگذار و ناظر بر حسن اجرای قانون،یک مقدار با آن فاصله داریم و هنوز به آن نرسیده ایم.

قانونگذاری بحث مهمی است و هر مملکتی که بخواهد موفق باشد باید قانون خوب و مجلس قوی و مقتدر داشته باشد؛نه اینکه مجلس قوی و یک قانون خوب نداشته باشیم؛ولی متاسفانه انقدر قوانین زیاد داریم که در واقع این تعداد قانون در تناقض و تناسخ همدیگر هستند و همدیگر را گاهی نقض می‌کنند؛این در واقع تاثیر منفی در کشوردارد.

الگوی قانون گذاری ایران از فرانسه است اما بیشتر از 4 برابر فرانسه قانون داریم

مثلا الگوی قانونگذاری ما فرانسه است که الان کمتر از ۳ هزارتا قانون دارد و در کشور در حال حاضر شاید ۱۳ هزار و پانصد قانون داریم که این تعداد زیادی قوانین همچنین عدم تنقیح قوانین باعث مشکلات شده است. قوانین باید تنقیح و به روز رسانی شود. در مجلس نهم و دهم که حضور داشتم بیشترین تأکیدم  براین بود که به جای قوانین جدید، تنقیح قوانین بکنیم و قوانین منسوخ و تاریخ مصرف گذشته را حذف کنیم و شفاف‌سازی شود و قوانین کارآمد و راهبردها به روزرسانی می‌شود،بحث مشکلات روز جامعه باشد.

ما بعضاً مشکلات معیشتی را در سطح جامعه می‌بینیم؛همین الان ولی قوانین مرتبط با این قضایا را خیلی کم می‌بینیم؛بیشتر قوانین ما ربطی به معیشت فعلی مردم ندارد و باید مهم ترین را انتخاب کنیم ،قوانین یک ترتیب عالی،تفصیلی و عادی دارد و باید اهم و مهم بکنیم.

نظرتان را درباره فعالیت احزاب در کشور بگویید.

 ما در مجلس احزاب قوی نداریم؛نمایندگان به صورت سنتی می آیند و از آنجاکه پارلمان ما حزبی نیست؛پارلمان هم اگر حزبی نباشد عملاً دولت هم به همین شیوه انتخاب می‌شود. اصولا در کشور های موفق دنیا احزاب قوی و فراگیر حضور دارند که از سطوح پایین جامعه شروع شدند پا گرفتند و احزابی که در ایران داریم عمدتاً احزابی هستند که خانوادگی هستند ویا تعدادشان به صد نفر هم نمی‌رسد و قوی نیستند.

احزاب فراگیر و قوی باعث می‌شود مجلس های قوی شکل بگیرد و در نهایت از دل آن مجلس ها دولت‌های پارلمانی قوی بوجود بیایند

در کشور در دوره های مختلف احزاب قوی شدند یا ضعیف؟ مثلا در دوره احمدی نژاد چطور بوده است؟

احزاب از ابتدای انقلاب تا الان احزاب خیلی قوی نداشتیم،مثلا اولین حزبی که وجود دارد،شهید دکتر بهشتی که نخبه‌ای در علم سیاست و عقل و درایت بودند، حزب جمهوری اسلامی را بنیان گذاشتند. شاخه کارگری آن را آقای ربیعی وزیر سابق کار،آقای محجوب نماینده فعلی تهران در مجلس،شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی ایران را سال ۵۸ تشکیل دادند و این احزاب که فعلاً در کشور حضور دارند و شکل گرفتند و بصورت رسمی کار می کند،فعلا قوی ترین حزب جمهوری اسلامی بوده است.

ولی با احزاب قوی دیگری متاسفانه نداشتیم و نداریم؛تشکل سیاسی داریم که در زمان انتخابات فعال می شوند و مانند "دستگاه رای جمع کنی" عمل می کنند و بعد می روند پی کارشان و پاسخگو نیستند.وقتی احزاب قوی وعده و وعیدهای می‌دهند ؛در مقابل مردم متعهد می‌شوند و اگر چنانچه به تعهداتشان عمل کنند،دوره بعد مردم آنها را تشویق می کنند و تمایل دارند و به آنها رای می‌دهند؛ اگر هم عمل نکنند و خلف وعده داشته باشند،مردم آنها را تنبیه می‌کنند و به آنها رای نمی‌دهند.

همه جای دنیا این طور است. مثلاً قوی ترین مجالس را مجالس حزبی می‌دانیم و قویترین دولت‌ها ،دولت‌های پارلمانی هستند و در واقع احزاب فراگیر و قوی باعث می‌شود مجلس های قوی شکل بگیرد و در نهایت از دل آن مجلس ها دولت‌های پارلمانی قوی در بیاید. مثلاً اگر رئیس جمهوری به وعده خود عمل نکند مانند احزاب و نمایندگانی که به وعده خودعمل نمی‌کنند دور بعد تنبیه میشوند.

اینجا هم رئیس جمهوری که قرار است انتخاب شود و برای دوره پشت سرهم می خواهد بیاید؛چنانچه پاسخگو نباشد و خلف وعده بکند،دیگر مجلس مجال آن را دارد که سریع وی را تعیین و تکلیف کند .دولت های پارلمانی عمدتاً به صورت نخست وزیری است و رئیس جمهوری حالت سمبولیک دارد مانند عراق برخی از کشورهای دیگر.

وقتی حزب قوی نداشته باشیم عملا انتخابات استانی مضرر است و جای رای ندارد

دلیل مخالف شما با استانی شدن انتخابات چیست؟

ما باید به دنبال این قضیه باشیم که زمینه برای احزاب قوی و فراگیر فراهم باشد که ما فعلا این فضا را نداریم و به همین خاطر هم به انتخابات استانی رای منفی دادم.خیلی از نماینده‌ها به صورت شفاهی به من می‌گویند که به انتخابات  استانی رای نمی دهیم و اما می‌بینیم که بعضی ها رای دادند و این جزو عجایب مجلس است.

انتخابات استانی در شرایط  حضور احزاب قوی می تواند مفید باشد

بسیاری از حرف هایی که به زبان می‌آورند در عمل عکس آن را انجام می دهند. انتخابات استانی موقعی مهم و موثر است که احزاب قوی داشته باشیم، اگر احزاب قوی نداشته باشیم؛عملاً می‌افتد دست افرادی که از لحاظ مالی توانمند هستند و حزب های کاغذی تشکیل می دهند و با همان ها رای می آورند.درست است که ایرانی‌ها انسان های باهوشی هستند،ولی احساسات در رای دادن خیلی موثر است؛

اینکه یک تشکل،موجی را راه بیاندازند و انتخابات که تمام شود؛دیگر خبری از آن تشکل نباشد.مثلا استان آذربایجان غربی ۱۷ تا شهر دارد و این شهرها را اگر یک فرد با پول حلال نمی تواند 17 تا ستاد بزند و رای جمع کند مگر اینکه این ستادها مردمی باشد که عملا امکان پذیر نیست و دوراز ذهن است.به نظرمن روستاهای محروم و شهرهای کوچک و مردم عملاً در این قضیه نادیده گرفته می شوند و بیشتر متوجه منتخبین انتخابات استانی و توسعه مراکز استان و شهرهای بزرگ می شود و چون تجمع رای زیاد و تراکم رای زیادی دارند و این باعث می شود شهرهایی که رای در جاهایی که رای بیشتری دارد،متمرکز شود و این باعث می شود عملا مناطق محروم و ضعیف و ضعیف‌تر شوند.اگر ما حزب قوی نداشته باشیم عملا انتخابات استانی مضرر است و جای رای ندارد.

از تلاش هایی که در دوره های نمایندگی در مجلس انجام دادید،کدام موارد به سرانجام رسیده اند؟مانند بیمه کولبری،فوق العاده مرزی ...

امسال بحث فوق العاده نوار مرزی و مناطق عملیاتی برای استان در نظر گرفتیم.هردوتا را برای استان و برای پیرانشهر و سردشت که هردو شهر مرزی هستند؛فوق العاده عملیاتی و فوق العاده مرزی محقق شد؛اما طبق ماده ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری میزان حداکثر افزایش تا ۲۵ درصد بوده است و ۲۵ درصد در نوار مرزی گرفتیم؛اما منطقه عملیاتی ۲۵ درصد بایستی اضافه شود که طبق این ماده ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری که به شکل آزمایشی است،این موضوع مغفول مانده است و قابلیت پرداخت ندارد.

می‌گویند تا25 درصد بیشتر نمی شود افزایش حقوق را داشته باشیم؛برای نوار مرزی این مبلغ را افزایش دادیم اما برای مناطق عملیاتی اعمال نشد.با اینکه این مناطق هم طبق ماده ۱۱۲ برنامه ششم توسعه ملی شامل شده است.ما به دنبال این هستیم که ماده ۶۸ را با تبصره اضافه کنیم و در مناطقی که هم مرزی هستند و هم عملیاتی؛ تا این سقف برداشته بشود و مزایا و امتیازاتی که دولت به مناطق مرزی و مناطق جنگ زده و مناطق محروم می‌دهد که ماده 68 جلوی آن را گرفته است.این ماده حدود 11 سال به صورت آزمایشی قانون مدیریت خدمات کشوری اجرایی می شود،ما باید آن را اصلاح کنیم و می خواهیم این سقف را برای مناطق جنگ زده هم برداریم.

از کولبری بگویید و اینکه یک عده از این موضوع استفاده کردند و حرف‌هایی زدند.این واقعیت دارد که برخی کولبرها سود هنگفتی کسب می کنند؟

ما از سال ۸۴ و از مجلس هفتم یک مصوبه ای داشتیم که برای ساماندهی مرزنشینان و مبادلات مرزی که مصوبه آن به شورای عالی امنیت ملی بوده است با همکاری مجلس این قضیه در وزارت کشور جای گرفته است.از آنجاکه ما در مرزها اشتغال پایدار نداریم وکارخانجاتی ایجاد نشده است و  عمدتاً بیکاری بالای ۴۰ یا ۵۰ درصد است .

موضوع درآمد و سودهای هنگفت کولبری صحت ندارد / رئیس جمهور نباید معابر کولبری را مسدود می کرد

سال ۸۴ شورای عالی امنیت ملی آمد و موضوع مبادلات مرزی را انجام  و یک امتیازی به مرزنشینان داد.یعنی به جای اینکه برای واردات تعرفه گمرکی را پرداخت کنند،یک عوارض مشخص و کمتری را از طریق معابر مرزی و معابر کولبری بیایند پرداخت کنند و این پرداخت در واقع به حسابی واریز می‌شود که ۴۰ درصد آن برای مرکز استان و ۶۰ درصد آن برای تهران ،در حساب هنگ مرزی و وزارت کشور وارد می شود و این وضعیت ادامه داشت.

متاسفانه سال گذشته رئیس جمهوری انسداد کامل معابر کولبری را اعلام کرد و ما گفتیم که آقای رئیس جمهور اول  جایگزین ها را معرفی کنید،بعد این کار را بکنیم چون عمدتا بالای ۵۰ ،۶۰ درصد درآمد کارگری،کولبری حتی اصناف،کسبه و بازار مرزی از طریق همین مبادلات انجام می‌شود. برای این که این شهرها محروم هستند و اینکه جاذبه توریستی و مسافرتی گردشگری داشته باشند،یک تفاوت قیمتی وجود دارد که مردم شهرهای دیگر بیایند و از بازارچه‌های مرزی خرید کنند.هم گردشی انجام می دهند و هم خرید می کنند و مابه تفاوت مسیر رفت و برگشت آنها، بابت ارزان بودن کالا درمی آید ؛این در واقع باعث رونق اشتغال و درآمدزایی و ایجاد شغل در شهر مرزی می شد.

برای حدود شش هزار خانوار در پیرانشهر و 6 یا 7 هزار خانوار در سردشت کارت های بازرگانی صادر شد

متاسفانه پس از انسداد مرزها، موضوع کارت های الکترونیکی مطرح شد،الان برای حدود شش هزار خانوار در پیرانشهر و 6 یا 7 هزار خانوار در سردشت کارت های بازرگانی صادر شد.جمعا 12هزار خانوار که اگر هر خانوار ۴ نفر حساب کنیم 40یا 50 هزار نفر از این قضیه منتفع می شود اما این شامل شعاع ۲۰ کیلومتری مرز می‌شود یعنی روستاهایی که در شعاع ۲۰ کیلومتر از مرز کمتر فاصله دارند و حاشیه شهرهایی که محرومیت دارد.

در موضوع کارتهای الکترونیکی سر کولبران مرزنشین بی کلاه مانده است

ما گفتیم این ساز و کار چگونه است.گفتند  ما بخشودگی داریم که حداکثر تا 4 نفر که می شود حدودا 2 میلیون  ۷۰۰ هزار تومان می شود،ولی عملا این کارت‌ها به جای اینکه به این قیمت فروخته شود؛ ۵۰ هزار تومان هر امتیاز فروخته می شود و عملا باز سر کولبر و مرزنشین بی کلاه می ماند.درحالی که ما گفتیم که زمان تحریم ها است و برای دور زدن تحریم ها در کمیسیون اقتصادی مجلس طرحی را نوشته‌ایم و هنوز در حال بررسی است و تایید نشده است که به صحن بیاید.مشخص کردیم به ازای هر مرزنشین چه سهمیه ای،چه وضعیتی و  چه عوارضی گرفته شود،ولی متاسفانه چون دولت این قضیه را آورده است،این طرح کولبران در کمیسیون اقتصادی مجلس همچنان مراعا مانده است.منتظر هستیم که ببینیم کارت الکترونیکی برای مرزنشینان که دولت وعده و وعید ان را داده  به کجا می‌رسد و فعلا به جایی نرسیده است،در واقع آن رضایتمندی کامل ندارد.چون ۱۳۳۰ قلم کالا را ممنوع کردند و اخیرا هم 100 و 60 قلم را آزاد کرده اند آنهم کارهای زیادی برای ثبت سفارش و کارهای بازرگانی دارد که کولبران  مشکل است چراکه کولبر یک کارگر است و تاجر و بازاری نیست.

۹۹% کولبران کارگرانی هستند که  نان بخور نمیر دارند

تا شعاع 20 کیلومتری از مرز تمام خانه های روستایی و محروم را در نوار مرزی بیمه کردیم

 ۹۹% کولبران ،کارگرانی هستند که  نان بخور نمیر دارند و همین که سفره شان خالی نباشد و فرزندانشان را به مدرسه بفرستند به مدرسه و گرسنه نباشند،راضی هستند.متاسفانه با این کمترین سود زندگی میکنند. این شائبه سود هنگفت کولبران درست نیست.آنها تاجرو بازرگانان نیستند. کولبر ،کولبر است و هیچ کسی حاضر نیست که پول داشته باشد و ۳۰۰ کیلو بار را حمل کند.این کار قاچاق نیست و از معابر کولبری می آید که هنگ مرزی و وزارت کشور آن را نظارت می‌کنند. عمدتاً 60 یا 70 قلم مانند پوشاک،گردو ،وسایل خانگی،برقی کولر گازی،تلویزیون،یخچال و این مسائل وارد می شود ،اجناسی در کشور وجود دارد و جزو کالای اساسی است و قیمتشان بالا است که تعرفه کمتر می دهند که این مابه تفاوت قیمت باعث می‌شود مردم شهرهای دیگر بیایند هم برای گردشگری و هم برای خرید.ما به وزیر کشور ،آقای روحانی و وزیر اقتصاد گفتیم که اجازه بدهید از ۱۵ اسفند معابر کولبری آزاد بشود تا کالا بیاید.مردم برای خرید به شهرهای مرزی بیایند؛بتوانند در این گرانی و تورم خرید کند؛خودمان را تحریم داخلی نکنیم.

روند موضوع بیمه کولبری و توافقنامه با بیمه صندوق بیمه عشایری، روستایی وکشاورزان کند است

در موضوع بیمه کولبری توافقنامه با بیمه صندوق بیمه عشایری،روستایی وکشاورزان امضا کردیم و روند آن کند است.چراکه اعتبارات باید وزارت کشور و قسمتی هم وزارت تعاون بدهد.وزارت تعاون این آمادگی را داشت وزارت کشور هم اعلام آمادگی کرد،اما در عمل آنچه مدنظر ما بود متاسفانه ناقص و نیم‌بند انجام شد؛ ولی خوشبختانه از محل سوخت مرزنشینان مشغول هستیم. تا شعاع 20کیلومتری تمام خانه های روستایی و محروم را در نوار مرزی بیمه کردیم. بیمه حوادث خانگی،سیل و آتش سوزی.بیمه روستاییان و عشایر را با همکاری استاندار فعلی شروع کردیم.

از قول های مهمی که مردم داده بودید بگویید.

دو قول به مناطق خودمان داده بودم ؛یکی بحث احراز جانبازی بمباران شیمیایی سردشت است که ۸ هزار مصدوم شیمیایی داشته است. و موضوع دوم رسمی شدن مرز کیله سردشت است. ما واقعاً آن زمان که نمایندگان وقت مجلس و یا خود دستگاه‌های نظارتی و  وزارتخانه‌های ذیربط متاسفانه کم کاری کرده اند. ۸۰۰۰ مصدوم نه تنها احراز جانبازی نشده اند بلکه  حدود هزارو چهارصد نفر  احراز شده است و در طول این مدت پنج، شش بار کمیسیون های تصویری و تشخیصی جانبازان را بردم و در آنجا مستقر کردیم.

در راستای اثبات حقانیت مردم مظلوم سردشت تلاش جدی نشده است

آقای دکتر قاضی زاده هاشمی در سالگرد بمباران شیمیایی سردشت(7 تیرماه سال 66) بار به شهر دعوت کردم که آمدند، حاج آقا ابوترابی فرد نایب رئیس مجلس را در سالگرد بمباران شیمیایی سردشت به شهر دعوت شدند و آنجا سخنرانی کردند. اولین بار نمایشگاه بمباران شیمیایی سردشت را در صحن علنی مجلس در خود کریدور در پارلمان ایجاد کردیم.برای معرفی چهره مظلومیت آنها تلاش کردیم.

 می‌بینیم که در سال ۹۱ موضوع حادثه ای مانند شین آباد ،سریعا رسانه ای کردیم و دیه و درمان های آن در حال پیگیری است؛مشخص شده است چقدر باید به آنها برسد؛اما بیماران شیمیایی سردشت زمانی که در  ۶۶بمباران شده است،متاسفانه با آن شرایط و تا دو یا سه سال بعد از آن هم خیلی پیگیر نبودند.

 برای بمباران شیمیایی حلبچه که دقیقا بعد از سردشت اتفاق افتاده است؛یکی از سالن‌های سازمان منع گسترش سلاح های شیمیایی در وین را به اسم حلبچه کرده اند ؛اما به اسم سردشت نشده است. در حالی الان در 31 سالگرد آن هستیم.

باید بپذیریم که در موضوع بمباران شیمیایی سردشت  در این 30 سال    کم کاری شده است

وزارت امور خارجه ما ،مجلس در طول این سی سال باید تلاش‌های می کرد و این موضوع نباید کهنه شود و نباید از تب و تاب بیافتد. ۳۱ سال کم نیستند چرا سال های اول،دهه اول دهه دوم ،چرا این تلاش ها نشده است؟ وقتی نماینده شدم بیست و پنجمین سالگرد آن را شروع کردیم و بعد از ۲۵ سال پیشرفت خیلی کند خواهد بود.

علی رغم همه این ها در موزه صلح تهران چندین بار خودم سخنرانی داشتم؛در مورد سردشت و روز جهانی صلح سخنرانی کردم  از سفرای هلند که دادگاه لاهه در آن است دعوت کردیم. تلاش‌هایشد و  چند نفر از کسانی که در واقع دلال و تاجر فروش این سلاح‌های شیمیایی به صدام بودند ،توانستند با آنها برخورد و جریمه کنند و گفتند که محکوم  می کنیم.

 فیلمی 10دقیقه ای از فاجعه بمباران شیمیایی سردشت را در اختیار دکتر ظریف گذاشتیم

برای ما پاسخگوی دولت ها مهم است. برای ما همکاری دولت هایی که با صدام همراه بودند،مهم است.صدام کمک های کشورهایی را دریافت کرده است که ثابت شده شش یا هشت کشور در این موضوع دست داشتند و جالب است از این ۶،۸ کشور ۴ تا از این ها در گروه 1+5که بحث برجام را با ما در حال مذاکره هستند و انجام می دادند.

 فیلمی 10دقیقه ای از فاجعه بمباران شیمیایی سردشت را در اختیار دکتر ظریف گذاشتیم و آقای ظریف این فیلم را به خانم اشتون نشان داد.در روند برجام تاثیر گذاشت. ما خیلی اصرار کردیم که وزارت امور خارجه که این بحث را در لاهه،در مجامع حقوقی و بین‌المللی را اعلام و پیگیری کنند و که یکی از مطالبات به حق است. 

متاسفانه در راستای اثبات حقانیت مردم مظلوم سردشت تلاش جدی نشده است،6 یا 8 کشور از جمله فرانسه،آمریکا و آلمان و حتی هلند که لاهه در آن قرار دارد،در فجایع شیمیایی صدام دست داشتند.سردشت به عنوان اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی بایستی در  بیشتر از اینها مورد توجه و بها قرار می گرفت.

تیرماه سال ۶۶ بمب باران شیمیایی سردشت اتفاق افتاده در سکوت تلخ جوامع جهانی،بدون اینکه صدای اعتراضی ازمجامع مدعی حقوق بشر شنیده شود و همین باعث شد حادثه بزرگتر و فاجعه عظیم  حلبچه در اسفندماه ۶۶ ،هشت ماه بعد از این موضوع اتفاق بیفتد.یاد و خاطره همه شهدای شیمیایی را گرامی می داریم.  ۷۵ هزار مصدوم شیمیایی در کشور  ما دچار شدند از آنجا که سردشت یک شهر غیرنظامی بوده است و اولین شهر غیرنظامی قربانی جنگ افزارهای شیمیایی دنیا بوده است.این موضوع  باید خیلی سروصدای آن بیشتر می شد.

هنوز در سردشت نوزادان ناقص الخلقه و یا جنین مرده به دنیا می آیند

فقط خطیب وقت نماز جمعه تهران و بیمارستان بقیه الله اعلام می کند 8 هزار و چهارده نفر مصدوم شیمیایی دادیم؛فقط این اعلام می‌شود ولی احراز جانبازی زیر 2هزار نفر است و این موضوع اصلا همخوانی ندارد. موضوع اگر بخواهیم در مجامع جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم و به مردم مظلوم سردشت بخواهیم پیام خوبی بدهیم؛ باید اول برادری مان را به آنها ثابت کنیم. باید این عزیزان را به عنوان جانباز بشناسیم که در واقع حق مسلم آنها است.

چند نفر از این جانبازان در طول سال  شهید می‌شوند؛چراکه این بیماری در حال پیشروی است و حالت پیشرونده دارد؛و مردم مظلوم سردشت به درجه رفیع شهادت نائل می‌شوند و هر سال چند نفر شهید جانباز شیمیایی داریم .مشکلات مادرانی که فرزندان ناقص الخلقه به دنیا می آورند و یا  جنین مرده به دنیا می‌آورند و همه برمی گردد به موضوع بمباران شیمیایی.

نمونه گیری خون از از550  نفر از جانبازان شیمیایی بالای ۲۵ درصد در سردشت

  از دکتر هاشمی وزیر سابق بهداشت تشکر می کنم که از550  نفر از جانبازان شیمیایی بالای ۲۵ درصد در سردشت،نمونه خون آزمایشگاه گرفتیم و به خارج از کشور فرستاده شد تا از لحاظ ژنتیکی بررسی شود،اینکه چه تاثیراتی را در چند نسل می تواند داشته باشد؛چون این موضوع بین ۵۰ تا ۷۰ یا صد سال در طبیعت و بعضا در وجود انسان ها می ماند و اثرات خود را می گذراند.

علیرغم اینکه قول‌هایی داده شد،متاسفانه بنیاد شهید کمترین همکاری را داشته است؛وزیر سابق بهداشت دکتر هاشمی تا 2 میلیارد تومان  در سالگرد بمباران شیمیایی سردشت به جانبازان شیمیایی اهدا کردند.قرار شد اگر درمانگاه جانبازان در اختیار وزارت بهداشت قرار بگیرد،مجهزترین مرکز را می‌گذراند که شعبه ای از بیمارستان ساسان را در سردشت ایجاد کنند و مصدومان برای درمان تا تهران نیایندویک مرکز تحقیقاتی قرار بود ایجاد شود ولی متاسفانه بنیاد شهید کمترین همکاری را انجام نداده است و این مرکز را در اختیار وزارت بهداشت قرار نداده است،این دود اختلاف بین وزارت بهداشت و بنیاد شهید در چشم مردم مصدوم سردشت می رود.

رسمی شدن مرز کیلیه سردشت را که در موضوع معیشتی و اقتصادی مردم بسیار مهم است

مجوز ساخت درمانگاه تامین اجتماعی سردشت را گرفتیم. سال ۹۱ اولین سی تی اسکن را ایجاد کردیم برای مصدومان شیمیایی که عکس های سی تی اسکن انجام شود چون برای احراز جانبازی این موضوع خیلی مهم است و به سی تی اسکن از ریه نیاز زیادی دارند؛الان به صورت هفتگی چند روز متخصص پوست و ریه در سردشت حضور دارند.اورژانس بیمارستان سردشت توسعه دادیم .درمانگاه تامین اجتماعی در سردشت در حال ساخت است که سال آینده تا سال آینده و تا پایان ۹۸  بهره برداری می‌شود که به ۴۰ هزار نفر بیمه شده تامین اجتماعی می تواند خدمات خوبی بدهد.

رسمی شدن مرز کیلیه سردشت را که در موضوع معیشتی و اقتصادی مردم بسیار مهم است، انجام دادیم و با اقلیم کردستان چندین بار مذاکره داشتیم. با آقای ظریف و آقای شریعتمداری به کردستان رفته با برهم صالح رئیس جمهور عراق صحبت‌هایی شده است.با رئیس پارلمان فعلی و سابق پارلمان عراق جلساتی داشتیم زمینه رسمی شدن مرز کلیه سردشت حاصل شده است.

رئیس جمهور با هیئت‌های عراق نشستهای داشته است و قرار است با وزارت تجارت هم همکاری‌هایی انجام شود و نگاهشان نسبت به واردات مرزی مثبت است . 130 هزار نفر شهروند آنجا هستند.جاده سردشت به بوکان فاز عملیاتی آن را از صفر شروع کردیم و فاصله بین سردشت و تهران را ۹۷ کیلومتر کاهش می دهد. ارتباط سردشت با مرکز کشور آسان تر می شود.

سد سردشت  بزرگترین جاذبه توریستی در غرب کشور خواهد بود

9 هزار و ۷۰۰ هکتار از اراضی سردشت را مساعدت گرفتیم که از محل صندوق توسعه ملی برای آبیاری نوری و قطره ای تلاش هایی کنیم که برای معیشت مردم بسیار مهم است،یک فاز آن را سال ۹۷ شروع کردیم و سال ۹۸ انشالله ۲۰ درصد این اراضی را آبیاری قطره ای ایجاد کنیم.

هنوزم دغدغه ها و کارهایی است که می خواهید برای سردشت انجام بدهید و نداده باشید.از چه کارهایی راضی بودید که انجام شده است؟

سد سردشت را با ۱۲۵۰ میلیارد تومان به اتمام رساندیم که بزرگترین جاذبه توریستی در غرب کشور خواهد بود.بزرگترین نیروگاه برق کشور را در غرب کشور درسردشت داریم.تصفیه خانه آب شرب سردشت ما خوشبختانه راه اندازی کردیم. تصفیه خانه آب فاضلاب را راه‌اندازی کردیم،سال  ۹۱ وقتی وارد مجلس شدم یک روستای سردشت گاز نداشت ولی الان خوشبختانه با پروژه هایی که داریم بزرگترین دهستان کشور که دهستان نلاس بود آن را هم گازرسانی کردیم و هم تبدیل به شهر شد،۱۲ هزار نفر جمعیت دارد و شهرداری آن قبل از سال نو ایجاد می شود.

 ما باید بتوانیم بزرگترین پروژه استان را که ۱۸۶ کیلومتر گاز در سطح استان است از شهر سردشت اداث کنیم. پیرانشهر هم پا به پای آن پیشرفت می‌کند. ما باید بتوانیم ضریب برخورداری گاز را با اجرای این پروژه در سال ۹۸ در شهرستان سردشت و ۷۸ درصد برسانیم و شهرستان پیرانشهر به ۸۲ درصد برسانیم چراکه این مناطق ، سردسیر هستند.بحث مدرسه سازی در پروژه های خوبی در دست احداث داریم،با توجه به که من ۱۴ سال رئیس مجمع خیرین هستم مدرسه ساز هستنم،در سطح پیرانشهر و سردشت مدرسه سازی را شروع کردیم و پروژه های خود را در دست احداث داریم. پروژه‌های فرهنگی،ورزشی ولی مهمترین پروژه‌هایی که برای من حایز اهمیت است موضوع بهسازی و توسعه راه های مواصلاتی است.

سردشت به خودی خود اکوتوریسم خوبی دارد و جاذبه گردشگری طبیعی و خدادادی منطقه بسیار جذاب است.اگر جاده های خوبی داشته باشیم نیاز به هیچ کمک دیگری نداریم و همین جاده ها رسمی بشود.

110هزار هکتار در سردشت جنگل های بکر منابع طبیعی وجود دارد که جاذبه گردشگری می‌تواند داشته باشد؛نزدیک به ۱۵ یا ۲۰ هزار هکتار جنگل و مناطق طبیعی در پیرانشهر داریم، جاده های مواصلاتی پیرانشهر به سردشت خوشبختانه در پروژه های ملی قرار گرفته است.در پیرانشهر اتوبان پیرانشهر- تمرچین -نقده را داریم که تقریباً تا ۷۰، ۸۰ درصد پیشرفت داشته است.بیمارستان جدید پیرانشهر را باید را تکمیل کنیم. بحث مناطق ویژه اقتصادی پیرانشهر و سردشت خوشبختانه در کمیسیون اقتصادی مجلس منطقه شده است.

دو موضوع بسیار مهم است .بحث مناطق ویژه اقتصادی پیرانشهر دوبار در مجلس مطرح  شده است و شورای نگهبان هم نظرش مثبت است که ما بتوانیم ابلاغ کنیم و در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم.در استان آذربایجان غربی قبلا ماکو منطقه آزاد شده است.ما تلاش می‌کنیم که منطقه ویژه اقتصادی را در سردشت ایجاد کنیم.

مبادلات اصلی ما برای مرز تمرچین و کیلیه سردشت است و سردشت می تواند به منطقه آزاد هم تبدیل شود. ما خوشبختانه نشستی با ظریف و طرف عراقی در دی ماه داشتیم ،اردیبهشت امسال هم با شریعتمداری در بزرگترین همایش اقتصادی در اقلیم کردستان عراق به عنوان مصرفی ترین بازار خاورمیانه داشتیم. خوشبختانه در واقع زمینه ایجاد بازارچه‌های مشترک مرزی بین اقلیم کردستان و ایران و کلا عراق با ایران ایجاد شده  است.۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق داریم که ۲۲۰ کیلومتر آن در دو شهر سردشت و پیرانشهر است.

برای ایجاد بازارچه‌های مشترک مرزی ،منطقه قاسم راش ،منطقه اشکان،کیلیه و تمرچین را معرفی کردیم که به صورت بازارچه‌های مشترک مرزی بتوانند برای دورزدن تحریم‌ها و تبادل کالاهای اساسی و اشتغال زایی و بحث رونق واردات اقتصادی کمک کنند و خیلی مهم و مفید است.بعد از سفری که رئیس جمهور به عراق داشتند، پیش بینی این است که با توجه به اینکه هیئت عراقی هم و وزرای مختلف تجاری با ایران تبادلات نشست‌هایی داشته است،انتظار داریم سطح مبادلات با عراق بین ۲۰ تا ۲۶ میلیارد دلار در سال افزایش پیدا کند و این موضوع خیلی به اقتصاد کشور کمک می‌کند.

با کدام یک از نمایندگان مجلس صمیمی هستید؟

با اکثریت نماینده ها،چه مخالف و موافق ارتباط خوب و دوستانه ای دارم. کمتر نماینده ای است که با وی صمیمی نباشم.

دوست دارید شما را اصلاح‌طلب بدانند یا اصولگرا؟

من اصولا  آدم مستقلی هستم و از آنجا که احزاب قوی و فراگیر نداریم؛عملاً این اصولگرایی و اصلاح‌طلبی هم نمی‌تواند در دردی را از مجلس و مردم دوا کند در نتیجه نمایندگان با نگاه بازتری از از اصولگرایی یا اصلاح طلبی در مجلس باید به موضوعات بپردازند و موضوعات را فراجناحی ببینند.چراکه قانون برای هشتاد و اندی ملت تصویب شده است،پس ما باید تلاش کنیم که آنچه به نفع مردم است، می‌تواند راه‌گشا باشد و مشکلات اساسی مردم را حل کند به ترتیب اهم و مهم کنیم ومهم ترین را در نظر بگیریم و این وضعیت نباید جناح‌بندی باشد.

بارها اتفاق افتاده که پیشنهادی را اصلاح‌طلب‌ها دادند و خیلی خوب بوده و رای خوبی داده ام و یا پیشنهادی که اصولگرایان دادند که به  آنرای داده ام.پیشنهاداتی هم که افراد نه اصولگرا و اصلاح طلب دادند و مستقل بودند که خیلی خوب بوده است و من رای دادم. از آنجا که وکیل المله هستم،منافع مردم و کشور را در نظر می گیرم و برایم مهم نیست که چه کسی این موضوع را مطرح می کند.حرف خوب باید بیان شود.

ما در مجلس احزاب قوی نداریم و عمدتا نماینده ها به صورت سنتی وارد می شوند؛به جز تهران که انتخابات به صورت لیستی است و بقیه به صورت سنتی وارد می شوند،این یکی از نقاط ضعف مجلس است. احزاب فراگیر به خوبی شکل بگیرند و از این حالت احزاب خانوادگی  خارج شویم. نمایندگان قوی و مقتدر در مجلس بفرستیم و دغدغه نمایندگان کار نمایندگی شان باشد،قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون نه چیز دیگری.

علی رغم این ،نمایندگان بیشتر در کارهای اجرایی انجام می دهند، مسایل آب،برق،گاز،جاده ای،عمرانی،دستمزد ، اشتغال و بسیاری از مسائل دیگر و خیلی از مسائلی که وظیفه قوه مجریه است؛نماینده‌ها به تناسب بر مبنای که مردم از آنها می خواهند،به این کار ها می پردازند.

نمایندگان برای قانون گذاری خوب باید از کف جامعه  خبر داشته باشند و گیرنده‌های محیطی قوی داشته باشند

نقش رسانه ها در انتقال دغدغه های مردم چقدر مهم است؟

حضور در مجالس عزاداری،مراسمات دیگر مردم بر ارتباط نمایندگان و مردم تاثیر دارد.کار اصلی نمایندگان قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون است قطعاً برای قانون گذاری خوب باید نمایندگان از کف جامعه و فضای جامعه خبر داشته باشند و با مردم ارتباط داشته باشند و گیرنده‌های محیطی شان باید قوی باشد. پل ارتباطی بین مجلس و هر سه قوه با مردم باید نمایندگان باشند. رسانه ها به خوبی این وظیفه خطیر را انجام می دهند و بار سنگینی را از روی دوش نماینده‌ها برمی‌دارد. همین شماها کمک می کنید و ارتباط بین مردم و نمایندگان را نشان می‌دهید. نمایندگان باید به تقویت پایه های اصلی رسانه ها وشبکه های اجتماعی کمک کنند.چرا که به صورت شفاف نقدها و دغدغه‌ها را می گویند.

بهترین مشاوره های نمایندگان می توانند همین رسانه های خوب،متعهد و صادق باشند. صداقت در انتقال مطالب خیلی مهم است و به نظر من اگر نماینده با رسانه‌ها در تعامل باشد؛ ۹۹% می‌تواند به نفع مردم اطلاعات جامعه را بگیرد می‌تواند منتج به تصویب قوانین بهتری در مجلس شود،مردم بهترین کارشناسان حل مشکلات هستند.مولانا می‌گوید ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همینجاست بیایید بیایید.داستانی است که ما داریم.ما نماینده‌ها اگر با مردم با کف جامعه، رسانه های مردمی و کسانی که صادقانه مشکلات را نقد و بررسی می کنند ارتباط وتعامل داشته باشند،بهترین نتیجه را به نفع مردم و به نفع جامعه خواهیم گرفت و باعث می شود نمایندگان خودشان بهتر فعالیت کنند؛نباید به صورت جزیره‌ای کار بکنیم.

برای دو موضوع حادثه شین آباد و کشته شدن کولبرها درمجلس فریاد زدم

آقای دکتر؛ تا الان در مجلس فریاد زدید؟با توجه به اینکه بعضی از نمایندگان برای ابراز نظر و عقیده شان فریاد می زنند؟

در دو قضیه خیلی ناراحت شدم ،یکی موضوع شین آباد بود که حادثه تلخی بود و جهانی شد.به شیوه‌ای که مطرح شد؛ چند روز بعد ار اتفاق وزیر را در مجلس خواستیم تا توضیحاتی بدهد و آن را پیگیری کردیم. این موضوع در ۱۵ آذر ۹۱ اتفاق افتاد و بعد از آن اولین دستورکار مجلس بود و حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش وقت  را در مجلس احضار کردیم .پروتکلی را برای آنها صادر کردیم که دولت بر درمان آنها در خارج و داخل متعهد باشد.دیه این عزیزان را گرفته و موضوع استخدام آنها را پیگیری کردیم. خوشبختانه الان مستمری دائم می گیرند بحث درمانی اینها هم خوشبختانه محقق شده است با آقای نوبخت جلساتی گذاشتیم .از وزیر جدید انتظار داریم که انشالله برای درمان این عزیزان از ظرفیت خارج از کشور هم استفاده کنند.

دکتر نمکی  قرار است با اولیا نشست داشته باشند و سعی می‌کنیم که درد و آلام اینها را کاهش بدهیم.بین ۷۰ تا ۱۰۰ عمل روی آنها انجام شده است؛ولی جراحی بیشتری نیاز دارند و این افراد در حال بلوغ  و کلاس دهم هستند و همکاری بیشتری را می‌طلبد بیشتر باید رسیدگی شوند،بحث درمان آنها اولویت است.بحث معیشتی هم تقریباً هر سال یک میلیارد تومان برای هزینه معیشتی آنها جدا پرداخت می شود؛ولی خوب مسائل مالی و معیشتی به کنار ،درمان و بازگشت آنها به جامعه خیلی مهم است.

مورد مهم دوم موضوع کشته شدن کولبرها است.بنده و یوسف نژاد و چند تن از نمایندگان مطرح کردیم.این طرح را به رئیس مجلس دادیم و اصرار کردیم که در دستورکار قرار بگیرد.بحث جلوگیری از شلیک به کولبرها است و اینکه کولبرها را نکشیم. جوان ایرانی با گلوله ایرانی کشته نشود.

ممکن است بار آنها پوشاک گردو ویا سیگار باشد؛نبایدآنها کشته شوند.مثلا اگر یک جوان بخواهد قاچاقی به انگلستان برود،از ۲۰ کشور اروپایی رد می شود و هیچ گلوله ای به او شلیک نمی شودو نهایتا او را  به کشور برمیگردانند؛ با کولبرها هم باید همین کار را بکنند.از آنجا که انسداد کامل مرزها را رئیس جمهوری اعلام کرد و معابرکولبری را بستند؛راهکار جایگزین هم کارت مرزی بود که این موضوع هم پاسخگو برای مشکلات کولبری نبود،مردم با مشکلات مالی دست به گریبان هستند. اگر این کار را انجام ندهند گرسنه می مانند و حتی فرزندانشان را نمی‌توانند به مدرسه بفرستند.

در گذشته از این موضوع ناراحت بودم.مهرماه امسال هم موضوع کشته شدن کولبرها را شاهد بودم و آن موقع بود که فریاد زدم و واقعا هم زجر آور است که جوان ایرانی به جای اینکه زندگی ساده و راحتی داشته باشد طبق اصول مطلقه قانون اساسی که میثاق ملی ماست،کشته می شود و این موضوع درد سنگینی است.

عمدتاً این سن افراد  بین ۱۹تا ۲۲ سال است و عمدتاً یک فرزند و یا دو فرزند دارند و متاسفانه در بحث دیه این افراد هم دولت همکاری نمی‌کند.از آن دردآورتر این است که وقتی آن ها زخمی می‌شوند از آنها به صورت تعرفه آزاد، پول می‌گیرند و خیلی بد است و این موضوع اصلا برازنده نظام نیست.

مرزها ویترین نظام ما هستند.قرار است مرزهایمان را به مردم دنیا و کشورهای همسایه نشان بدهیم؛آرمان‌های معمار کبیر انقلاب و آرمان‌های انقلاب اسلامی چیز دیگری است؛ما از آرمان‌هایمان با این عمل فاصله گرفتیم .

باتوجه به حضورتان در دو مجلس نهم و دهم خاطره خوبی از مجلس دارید؟

واقعیت یکی از خاطرات خوبم این بود که در برنامه ششم توسعه توانستیم یک مقدار مستمری و دستمزد مددجویان و توان خواهان را تا حدودی افزایش بدهیم که در برنامه ششم خوشبختانه چند برابر شد و باعث خوشحالی ما شد.اعتباراتی را برای کمیته امداد و بهزیستی توانستیم بگیریم و آقای پرویز فتاح خیلی زحمت کشید.برای خانه دار شدن این افراد اعتباراتی  را توانستیم بگیریم.

۲۸ سال قبل شاگرد و دانشجوی دکتر نمکی بودم

از روزهای خوب در مجلس بود.طرح تحول سلامت یکی از دوران خوب مجلس بود که استارت آن زده شده است،ولی خوب  به دولت گفتیم که در این موضوع شتاب زده عمل نکند.طرح تحول را هر کشوری اجرا کرده بین ۱۵ تا ۱۸ سال طول کشیده است، بحث انتخاباتی برای دولت مطرح بود که شاهد بودیم نقاط قوت رای آوردن دکتر روحانی  در دور دوم حوزه سلامت و طرح تحول سلامت بود ولی بعد از انتخابات به آن کم لطفی کردند و باعث شد دکتر قاضی زاده هاشمی هم  استعفا بدهد و برود.

نظرتان درباره وزارت بهداشت فعلی چیست؟

من حدود ۲۸ سال قبل شاگرد و دانشجوی دکتر نمکی بودم و ایشان جز اساتید هستند.نگرش دکتر نمکی بهداشتی است تا درمانی. در بودجه هم بسیار استاد هستند و می توانند به کشور کمک کنند.اخیراً هم در کمیسیون اصل ۹۰ جلسه ای داشتیم و دغدغه های مردم در حوزه دارو و بحث درمان و طرح تحول مطرح شد و اعتقاد ایشان بر این بود که قطار طرح تحول در حال حرکت است،باید اصلاح شود و نباید متوقف شود.بحث خانه‌های بهداشت و مراکز بهداشت ودرمانی روستایی و بیمارستان‌ها و مسایل دیگر مطرح شد.

یکی از خاطرات بسیار خوب من در دوره نمایندگی این بود که در سالگرد بمباران شیمیایی سردشت آن برای اولین بار یک شخصیت ملی کشور را بردیم و در محل اولین بمبی که در میدان شهر اصابت کرده بود و میدانی به اسم سرچشمه است.حجت الاسلام ابوترابی فرد در بالای منبر سخنرانی کرد.بالای ۶ هزار نفر جمعیت در آنجا جمع شده بودند و خیلی وی را تشویق کردند .این موضوع برای من خاطره خوبی بود.علیرغم اینکه یک شهر مرزی و حساس است و ممکن است حواشی داشته باشد، ولی خوشبختانه  مردم سردشت  استقبال پرشوری کردند،سخنرانی آقای ابوترابی بسیار خوب بود،همان موقع هم دلگرم شدیم که مرز کلیه سردشت رسمی شود.الان هم که مرزها رسمی شده اند،رایزنی آقای دکتر لاریجانی،دکتر پزشکیان،هیئت‌های پارلمانی عراق،دکتر ظریف؛مذاکرات زیادی مطرح کردند و واقعا زحمت کشیدند.به برکت نیروهای نظامی،انتظامی و امنیتی مرزهای سردشت و کلا مرزهای کشور از خود پایتخت امن تر است و این امنیت را مرهون خون شهدا و ایثارگران،جانبازان هستیم .

سیاست‌مدار مورد علاقه شما چه کسی است؟که نگرش‌های او را قبول داشته باشید؟

ماهاتیرمحمد را از سیاستمداران تاریخ معاصربیشتر از همه دوست دارم،در زمانی که اولین بار نخست وزیر شد و مالزی را تحویل گرفت،مالزی یک ویرانه بود،از وی پرسیدند چه می‌کنید، شیوه شما چیست؟ گفت من اگر دو حوزه را درست کنم؛بقیه کشور سامان می‌یابد؛ اگر به حوزه آموزش و سلامت اهمیت بدهیم بقیه حوزه‌ها خود به خود درست می شوند؛اگر انسان سالم از نظر بهداشت و روان سالم داشته باشیم و انسان عالم داشته باشیم از نظر آموزش و تربیت؛انسان سالم ،عالم، مدیر و مدبر جامعه را به خوبی می سازد؛چرا که عقل سالم در جسم سالم است.

بهداشت و آموزش از مسائل مهم است ؛وزارت آموزش عالی و بهداشت را چنان قوی کرد معتقد بود که این دو حوزه سرمایه هرکشوری است.انسان سالم،عاقل،مدیر و مدبر بزرگترین سرمایه هر کشوری است.ثروت ما طلا نیست،معادن نفت و گاز نیست؛ثروت ما اینها نیستند ثروت ما مغزهای متفکر مدیر، مدبر و کارآمد است.انسان ها باید سالم باشند تا عاقل باشند. ماهاتیرمحمد همه حوزه ها را تقویت کرد؛مالزی به عنوان یکی از کشورهای مدعی قوی اقتصادی دنیای اسلام شد؛در واقع ترکیه را ژاپن اسلامی می دانند،ولی از نظر من مالزی است و نمونه های دیگر قابل ستایش زیاد داریم.

روزانه ۲۰۰صفحه کتاب می خوانم و همیشه مطالعه دارم،هم در حوزه پزشکی و هم در سایرحوزه ها

اوقات فراغت فرصت کتاب خواندن و یا فیلم دیدن دارید؟

روزانه ۲۰۰ صفحه کتاب می خوانم و همیشه مطالعه دارم.هم در حوزه پزشکی و هم در دیگر حوزه ها،از آنجا که همکاران در مجلس سوال های پزشکی دارند؛ به آنها کمک می کنم.از علم پزشکی هم دور نیفتاده ام.روزی عملاً 20 نفر را به این شکل هم ویزیت می کنم، البته بدون حق ویزیت و حق ویزیت من دعای خیر آنها است.

مطالعات خارج از حوزه پزشکی زیاد انجام می دهم؛ به حوزه جامعه‌شناسی،شعر و ادبیات هم علاقه زیادی دارم. آخرین کتابی که خواندم کتاب "مکتوب" و "کیمیاگر" پائولوکوئیلو بود که خیلی برای من جالب بود.کتاب های"برایان تریسی" و "آنتونی رابینز" را هم می خوانم.

در اوقات فراغت با خانواده به سینما هم می‌رویم، ولی زمان کمتری برای این موضوع می گذاریم؛ چراکه زمان ما خیلی کم است؛ شاید بیشتر از یکی دو بار در سال فرصت نکنیم. واقعا درگیر کارهای حوزه انتخابیه هستیم. دو شهر بسیار مهم و استراتژیک سردشت و پیرانشهر  در واقع دو استان هستند و کارهای زیادی دارند.

مطالعه را هیچ وقت فراموش نکردم،کمتر روزی است که بین ۱۰۰ کمتر هفته ای می شود که کتاب جدیدی را تهیه نکنم و نخوانم. از مهمترین کتابهای که خیلی به من کمک کرد "ثروت انقلابی" نوشته الوین تافلربود. دید دولتمردان را نسبت به جوامع تغییر می دهد و به دولتمردان توصیه می‌کنم این کتاب را حتما مطالعه نمایند.

دوست دارید بازهم نماینده شوید و نظر خانواده درباره این موضوع چیست؟

در دوره در مجلس ششم هم کاندیدا بودم اما نفر دوم شدم،در انتخابات مجلس ششم هم حضور داشتم، اما در مجلس نهم که با رای بالایی آمدم،درهر دو دوره که نماینده شدم رکورد داشتم.در مجموع به نیازهای مردم و خواسته مردم تعیین می کنند و چنانچه مردم بخواهند نماینده می‌مانیم. من خودم به اینکه نماینده بعد از سه دوره نمایندگی تنفس بگیرد،رای دادم و ایمان دارم این قضیه و باید اینطور باشد.من 2دوره نماینده بودم و نهایتا یک دوره فرصت دارم که نماینده باشم و می خواهم به مردم که خدمت رسانی کنم؛به نظرمن باید توان و انگیزه آن را داشته باشیم  و موثر باشیم.

بزرگ شدن بچه هایم هم را ندیدم و این حسرتی است که در دلم مانده است

مردم اگر رضایتمندی داشته باشند ما همچنان در صحنه هستیم،اگر ما را لایق بدانند.بنابر بازخوردهایی که از بین مردم می بینم رضایت دارند.بطور مثال قبل از من این شهرها ۳۲ سال نماینده داشته است،اما یک وجب از اتوبان پیرانشهر-نقده شروع نشده بود که خوشبختانه استارت زده شد.بیمارستان پیرانشهر را کسی هنوز شروع نکرده بود،بیمارستان سردشت هفت کیلومتر از شهر دور است؛ بخش اورژانس و درمانگاه بیمارستان قدیم سردشت را احیا کردیم.درمانگاه تامین اجتماعی هم برای ۴۰ نفر بیمه شده در حال ساخت است که انشالا تکمیل می شود.رسمی شدن مرز کیلیه مهم است و تبدیل شدن نلاس به شهر هم آرزوی دیرینه مردم بود که بلاخره محقق شد.

از مصائب نمایندگی بگویید.

واقعیت این است که خانواده نماینده ،زندگی ندارد و بزرگ شدن بچه هایم هم را ندیدم و این حسرتی است که در دلم مانده است؛فرزند آخرم هم در سال ۹۱ به دنیا آمده و در واقع زمانی که من مشغول کار نمایندگی بودم،دیدن بزرگ شدن فرزندان خیلی لذت بخش است که متاسفانه برای نماینده ها کمتر پیش می آید.صبح وقتی از در بیرون می‌روند خواب هستند و شب هم که برمیگردد بچه‌ها خواب هستند.

شغل نمایندگی بسیار سخت است و سخت ترین مسئولیتی است که در طول زندگی داشتم. البته من پزشک هستم و پزشکی هم مشغله آسانی نیست و دغدغه درمان بسیار مهم است. اولین پزشک شهر بودم و شلوغ ترین مطب را داشتم.همیشه شب و روز درگیر کار مردم بودم،ولی باید بگویم که طبابت کردن با وجود اینکه خیلی استرس و اضطراب دارد و با جان مردم در ارتباط است؛به اندازه یکسال نمایندگی هم سخت و طاقت فرسا نیست.من به کارکردن عادت دارم،همیشه این موضوع مد نظرم است که در خدمت خانواده و پدر مادرم باشم.مادرم در قید حیات هستند.

راه میان بری برای برون رفت از این وضعیت اقتصادی وجود دارد؟

بعد اقتصادی و بخش درآمدی دنیا الان به سمت موضوعات دانش بنیان تکنولوژی آمده است؛ما در حوزه بایو تکنولوژی، نانو تکنولوژی و سلول‌های بنیادی حرفی برای گفتن داریم و در واقع قدرت اقتصادی دنیا دست نانوتکنولوژی، بایو تکنولوژی و سلول های بنیادی است که خوشبختانه در کشورمان زمینه های پیشرفت و ارتقای آن را داریم.

اگر بازارچه‌های مشترک مرزی ما بتواند ایجاد شود افق روشنی را می توان دید. نیاز عراق به ما درست مانند نیاز ما به این کشور عراق است و این نیاز به صرفه است و این تعاملات دو سر برد است.بابرجام و سازوکار مالی اروپا هم نتوانستیم پیشرفت اقتصادی داشته باشیم؛ولی عراق این ظرفیت را دارد تا کشور را از بحران اقتصادی خارج کند.

عراق می تواند بارانداز مواد اولیه ما که بتوانیم صادرات کرده و بازار فروش داشته باشیم، باشد؛مصرفی ترین بازار در خاورمیانه عراق و خود اقلیم کردستان است. ارتباط آن با جهان بسیار وسیع است. مثلاً مرز کیلیه ،کشور را به سلیمانیه عراق وصل می کند و تمرچین مارا به اربیل متصل می کند،که بسیار مهم است.مصرفی ترین بازار خاورمیانه و مهمترین بارانداز خاورمیانه خواهد بود.البته این دو مقوله جدا ازهم است که در بازار مصرفی می توانیم صادرات کنیم و در بارانداز مواد اولیه را می توانیم از کشور عراق تامین کرده و وارد کنیم و مشمول تحریم هم نخواهیم شد.

موضوع بازارچه‌های مشترک مرزیمرزی اگر قبل از موضوع برجام و سازوکار مالی مالی اروپا به موضوع واردات و تبادلات با عراق انجام می‌گرفت،شاید این اتفاقات های اقتصادی برای کشور نمی افتاد.چرا که من بارها به آقای رئیس‌جمهور هم گفتم و حتی قیمت ارز هم انقدر بالا نمی رفت.ما در دوران دفاع مقدس به سربلندی توانستیم این دوران را بگذرانیم دو ماه قبل از شروع تحریم ها دلار را خود دولت بالا برد. سومدیریت دولت باعث مشکلات شده است.متاسفانه سازوکار مملکت داری را بلد نیستیم.این کشور را گران اداره می کنیم؛  ۸۲ میلیون میلیون نفر جمعیت کشور است و حدود ۵،۶ میلیون نفر حقوق بگیر و مستمری بگیر داریم.

زعفران که می تواند بزرگترین سرمایه کشور باشد را صادر می کنیم و دوباره به کشورمان با بسته‌بندی 10 برابر قیمت به کشور برمی گردد،این بسیار مسئله دردآوری است؛در موضوع خام فروشی هم اشتباهاتی داریم،در حوزه تولید و صادرات گیاهان دارویی می توانیم خیلی درآمدزا باشیم کشور سوئیس از صادرات گیاهان دارویی درآمد قابل توجهی دارد. ۸ میلیون جمعیت دارد از قبل صادرات دارو اندازه کل فروش نفت ما ارزآوری دارد.

اگر یک زمانی به دنبال پول در ذخایر زمین بودیم؛ ولی الان باید در فضا به دنبال پول باشیم، فضای مجازی و شرکت های دانش بنیان از لحاظ فضا و مکان چیزی نمی خواهد اما با یک موبایل می توان یک شرکت را راه اندازی کرد. دانش مانند نفت و پول نیست که هرچه خرج کنیم از آن کم بشود؛قبلامی گفتند منابع محدود،آرزوی نامحدود؛ ولی الان میبینم منابع نامحدود آرزوهای نامحدود؛دیگر تکیه ما به نفت و گاز و معدن نیست، تکیه بر دانش داریم. ثروت ما دانش است.

باتوجه به تاکید مقام معظم رهبری به افزایش فرزند، درباره تلاش های تان در حوزه درمان ناباروری توضیح بدهید.

خوشبختانه ۸۵ درصد هزینه درمان ناباروری را دولت متقبل شده است، بصورت تلقیحی یا اینجکشن و یا روشهای دیگر که اتفاق بسیار خوبی است؛ ولی ما از دولت ما انتظار داریم که ۱۰۰ درصد هزینه آن را قبول کند؛ چراکه بالای ۲۱ درصد زوج‌های نابارور هستند و ۵۰ درصد علت ناباروری هم آقایان هستند ولی این انگ را به خانم ها می چسبانند.

باورهای غلط در موضوع ناباروری هنوز در جامعه وجود دارد ؛مثلاً  مردی که ۵ دختر دارد،ازدواج مجدد می کند که پسردار بشود،ولی عامل اصلی خود مرد بوده که دختردار نشده است،این باور قدیمی و غلط باید متوقف شود. ۵۰ درصد عامل ناباروری ها مردها هستند و خانم ها نیستند.برخلاف تصور اولین آزمایشی که در حوزه ناباروری از یک زوج نابارور گرفته شود از آقایان است. در اغلب موارد باید آقایان درمان بشوند.خودمان را نباید از دنیا جدا بدانیم،دهکده جهانی حالا به اتاق جهانی تبدیل شده است.

نظرتان درباره برجام بگویید.

الان با وضعیتی که خود ترامپ دارد هیچ چیز مشخص نیست و برجام بین زمین و هوا معلق است که اگر ترامپ رای نیاورد می توان امیدوار بود!البته تا انتخابات 2020 فاصله داریم.ولی با روند فعلی برجام تمام شده تلقی می شود؛سازوکار مالی اروپا هم به جایی نرسیده است و فعلا در حد صحبت و مسکن بود و عملا کاری انجام نداده اند. معتقدم به جای اینکه به دنبال پایگاه خارجی باشیم بر توان داخلی اتکا کنیم و توصیه ام به هرسه قوه کشور این است که بیشتر بر توان کشور تکیه کرده و خودتحریمی را حذف کنند.مردم راه خودشان را پیدا می کنند.باید به جوانمان باور داشته باشیم ،دانشگاهیانمان را باور کنیم،به فرصت ها و ثروتمان.

برجام بین زمین و هوا معلق است که اگر ترامپ رای نیاورد می توان امیدوار بود!

در هشت سال دفاع مقدس تجربه ارزنده ای داشتیم تحریم خارجی بودیم ولی تحریم داخلی نبودیم و توانستیم خیلی کارها بکنیم و در موضوع تحریم داخلی دست‌ها بسته می‌شود.یک درصد جمعیت دنیا را داریم و 6 درصد ثروت دنیا را داریم و خوشبختانه نخبه هایی در کشورمان داریم.از هندوستان و پاکستان چیزی کم نداریم هندوستان بازگشت مغزها را دارد تجربه می‌کنند و امپراتوری نرم افزار را دارد.

چه زبان هایی ها بلد هستید؟

رنگین کمان اقوام،ادیان، مذاهب و زبان هایی که در کشور وجود دارد؛بزرگترین ثروت و سرمایه برای کشور  است و ما باید آن را یک فرصت بدانیم نه تهدید

زبان ترکی،فارسی،کردی را به راحتی صحبت می کنم و تا حدودی انگلیسی می دانم.با مردم شهرستان  ترکی و کردی صحبت می کنم و به راحتی با مردم ارتباط داشته باشم.با نمایندگان ترک زبان و کرد زبان هم ارتباط خوبی دارم آنها را بسیار دوست دارم.کتاب شفا و قانون در طب ابوعلی سینا را کسی نمی توانست به فارسی ترجمه کند و علت آن این بود که ابوعلی سینا بسیار باهوش و فیلسوف بوده و برای اینکه سرقت ادبی نشود،از زبان اورامی(هورامی) که شاخه ای از زبان کردی است استفاده کرده و تنها کسی که مسلط بود در بین مترجمان کشورمان استاد هژار یا" عبدالرحمان شرفکندی" بود که این کتاب را ترجمه کرده است. این یکی از مزایای زبان ها و اقوام است که زنده نگه داشتن زبان مادری،کمک کرد که بعد از چندین و چند صد سال این کتاب به آغوش کشورمان بازگردد و این یک فرصت است.

از شهر بافرهنگ ارومیه و زیبایی های آذربایجان غربی بگویید.

رنگین کمان اقوام،ادیان و مذاهب و زبان هایی که در کشور ما وجود دارد؛بزرگترین ثروت و سرمایه برای کشور ما است و ما باید آن را یک فرصت بدانیم نه تهدید.مرزها را فرصت بدانیم، اقوام و زبان ها را به فرصت بدانیم؛ تنوع قومی، زبانی، دینی مذهبی را باید یک فرصت برای کشورمان بدانیم. شهر ارومیه تنوع اقوام و ادیان و مذاهب را دارد. کرد، ترک، آشوری، ارمنی، مسیحی، مسلمان سنی و شیعه دارد. ارومیه دنیایی از اقوام است و بسیار شهر با فرهنگ و با فضیلتی است.

مردم ارومیه روحیه مهمان نوازی خاصی دارند، تنوع قومی و ادیان مختلف باعث هم‌افزایی در شهر شده است. باهر فرهنگ هرقوم و هر مذهبی آمده اند و یکی از صفات مثبت خود را اضافه کرده و یک هم افزایی شکل گرفته است. همکاری و همدلی،همفکری مردم ،شهر تاریخی ارومیه را شکل داده است.

سفر رئیس جمهور به عراق استراتژیک و مهم بود

سفر رئیس جمهور به عراق استراتژیک و مهم بود،عراق ناگزیر است با ما کار کند،ازنظر فرهنگی، قومی،نژادی،زبانی،دینی مشترکات با عراق بسیار زیاد است؛اجتناب ناپذیر است و اینم موضوع یک فرصت است.مرز مشترک با عراق بسیار زیاد است،ترامپ خودش را هم بکشد نمی‌تواند دیوار مکزیک را ایجاد کند،حتی دولت را به تعطیلی کشانده است،ترامپ نسخه ای را برای خودش نتوانست بپیچد،چه برسد که برای ایران و عراق بپیچد و این بسیار مهم است.

احتمالا در موضوع FATF راه سومی مد نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام است

درباره FATF صحبتی دارید.

به نظر شما ما می توانیم تیم فوتبال موفقی داشته باشیم ولی قوانین فیفا را قبول نداشته باشیم،باید به جامعه جهانی و رقابت جهانی اعتقاد داشته باشیم،تناسبFATF با مسائل مالی در دنیا همین است و باید جزء یک سیستم باشیم که رصد می‌کند و در همه جای دنیا این  وجود دارد.

شما فکر می کنید مجمع تشخیص آن را رد کند یا بپذیرد؟ چه پیش بینی دارید؟

در واقع با این روندی که من می بینم، اگر قرار بود رد کند سریع آن را رد می‌کرد؛ پیش بینی من این است که  حتماً راه سومی مد نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ ممکن است شرایط سازوکار مجلس را کامل قبول نداشته باشد، اما احتمال دارد اصلاحاتی روی آن انجام شود؛ این پیش‌بینی من است و احتمال اینکه راه سوم را تشخیص مصلحت نظام ایجادکند، وجود دارد.

آیا نمایندگی و سیاست را ادامه می دهید؟

دو تن از وزرا از من خواستند که به عنوان معاون در آنجا حضور پیدا کرده  و به عنوان معاون پارلمانی خدمت کنم،اما به مردم تعهد داشتم و قول داده بودم که کارهایی را انجام بدهم.البته راه برای خدمت کردن باز است و در فضای سیاسی بسنده به مجلس نمی کنم.درواقع در جایی که بتوانم خدمت کنم و دستم باز باشد حتما انجام می‌دهم.قبلا کارمند رسمی وزارت بهداشت بودم که استعفا دادم و اگر عمری باقی باشد به عنوان پزشک و  هر جا که بتوانم به مردم خدمت کنم آن را انجام می دهم.

کار نمایندگی از سیاست جدا نیست؛البته اگر با این دید بیاییم که اصلاحی داشته باشیم و بتوانیم تحولی ایجاد کنیم، اگر نماینده در طول کل نمایندگی چند قانون خوب را تصویب کند و جلوی تصویب قانون غلط را بگیرد،به نظرم وجدانش راحت است.

نگاه شما خیلی واقع گرایانه است.

اصلاً قوانین برنامه توسعه ما از اول تا ششم چرا موفق نمی‌شود؟چراکه آرمان‌گرایانه  نوشته می شود درحالی که باید براساس واقعیت ها نوشته شود.برخی قوانینی که در مجلس تصویب می شود هم آرمان گرایانه است؛مثل برنامه ششم توسعه و این در واقع باعث می‌شود ۳۰ درصد برنامه‌های آن را قابلیت اجرایی داشته باشد و ۷۰ درصد برنامه ها اکثرا اجرا نمی شود.

عمده قوانین موثرما درمجلس اول،دوم و قسمتی از آن درمجلس سوم تصویب شده است؛بعد کم کم دیگر مجلس آرمان‌گرایانه قانون تصویب کرده است؛مردم از ما واقعیت‌ها را می خواهند و می خواهند واقعیت جامعه را ببینند،کار یک روشنفکر شاید آرمانگرایی باشد،ولی کار یک سیاستمدار عملگرهایی و اصلاح امور است،تفاوت سیاستمدار و روشنفکر در این است.

که خطشان از اینجا جدا می شود.روشنفکران شعارهای شیک، خوب و شیرین می‌دهند،ولی یک سیاستمدار باید نگرش عملیاتی داشته باشد و باید بداند که چه مقدار از قوانین را می‌تواند عملیاتی کند و با توجه به عملیاتی بودن باید قانون را تصویب کند.

در برنامه ۵ ساله توسعه،نباید افق ۴۰ ساله را ببینیم.باید آینده نگری داشته باشیم اما همان پنج سال را در اولویت قرار دهیم. بیشتر اشتباهی که دولت و مجلس هر دو مرتکب می شوند و برنامه توسعه ۷۰ درصد قابلیت اجرایی ندارد و آرمان‌گرایانه است. نباید با دید روشنفکری به قضایا نگاه کنیم.با دید روشنفکری می‌توان آمال و آرزوها را ایده‌پردازی کنیم و مدیریت فعلی دنیا ایده پرداز می‌خواهد؛ولی باید دوراندیشی هم داشته باشیم و افقی برای برنامه هایمان تعیین کنیم.باید یک تقویم برای کارهایمان بگذاریم.

مدیران ما به شدت تغییر ناپذیرند،درحالی که مدیری موفق است که تغییر دهنده باشد، مدیری که می خواهد موفق باشد باید عامل تغییر باشد

از دولت آقای روحانی بگویید،آیا از عملکرد دولت رضایت دارید؟

متاسفانه دولت آقای روحانی علیرغم شعارهایی که داده،کارهای درستی انجام نداده است. اولین گلایه‌مندی از دکتر روحانی این است که خلف وعده های زیادی کرده است. ما به دنبال ایجاد شغل در مرزها بودیم،از آنجا که در حالی که مرزنشینان را بی شغل کرده است.ما بالای ۷ میلیون نفرمرزنشین داریم که دچار مشکل معیشتی،مشکلات اقتصادی و بیکاری هستند. انسداد کامل مرزها یکی از کارهای بسیار بد دولت بود که ما انتظار داشتیم آقای روحانی به خود بیاید و با این همه سر و صدایی که در مجلس و در جلسات کمیسیون ها داشتیم درباره کولبرها و رئیس جمهور دوبار به استان آمده،ولی هنوز صدای مردم آذربایجان غربی را نشنیده است.

بحث دوم هم بحث تورم و گرانی است. دلار نسبت به ارزهای مشابه در دنیا ارزان تر شده که گران تر نشده است؛ در حالی که ارزش پول ملی ما تقلیل پیدا کرده است.قطعاً در موضوعات اقتصادی تاثیر دارد.ما همه را نسبت می دهیم به تحریم‌های خارجی،در حالی که موضوع ما این نیست،چرا که هشت سال دفاع مقدس ما در تحریم کامل بودیم و استکبار جهانی پشت صدام بود ولی ما با سربلندی آن را گذراندیم وارزش پول ملی ما کاهش پیدا نکرد.

کمتر کشور دنیا با ما ارتباط برقرار می کرد،ما در اوج جنگ و اوج فشار استکبار و در اوج جنگ تحمیلی خوشبختانه با سربلندی بیرون آمدیم و آرامش و احساس امنیت داشتند. احساس امنیت از خود امنیت مهمتر است.مردم احساس آرامش داشتند در حوزه اشتغال،درآمد،معیشت و همه حوزه ها فرهنگی،اجتماعی علی رغم اینکه این همه شعار داده می‌شود،مردم احساس امنیت شغلی و اقتصادی ندارند و مردم به شدت اضطراب دارند مردم عصبانی و پرخاشگری داریم.

مدیران ما به شدت تغییر ناپذیرند،دوست نداریم تغییرات را قبول کنیم،درحالی که این را بایدقبول داشته باشیم که مدیری موفق است که تغییر دهنده باشد.مدیری که می خواهد موفق باشد باید عامل تغییر باشد.اگر نسل ما بیشتر به حافظه اش تکیه داشت،نسل الان و جوانان  حالا روی ایده‌هایش تاکید دارد؛امروزه در حوزه بایو تکنولوژی،نانو تکنولوژی و سلول های بنیادی در دنیا حرفی برای گفتن داریم،ارزش افزوده برای کشور دارد و باعث رفاه اجتماعی می شود؛در نتیجه باعث ریشه‌کنی فقر می شود.با شعار که نمی‌شود کشور را جلو برود با ذهن و مغز است،اینها جای مایکروسافت ها را می گیرد و  ثروت تولید می کند.

ترامپ و افزایش قیمت دلار....

اشتباه بزرگ درباره  ارز را دولت انجام داد و این اشتباه را به جامعه تزریق کرد

آقای روحانی هم آمد و گفت تحریم‌های ترامپ شروع شده است؛در دو ماه بعد از تحریم های او ،دولت خودش تصمیم گرفت و  قیمت ارز را بالا برد و کسی که ضرر کرد مردم بودند  و به سود دولت بود.ارز 3500 تومانی را به مردم ۱۲ ،۱۳،۱۴ و ۱۸ هزار تومان فروخت.

اشتباه بزرگ را دولت انجام داد و این اشتباه را به جامعه تزریق کرد.مفهومی ندارد که وقتی نرخ ارز بالا می رود به قیمت ۱۷ یا ۱۸ هزار تومان،دولت روزه سکوت بگیرد و موقعی که ارز پایین می آید،بلافاصله صدای آن دربیاید.اعلام می کند من آن را 12 هزار تومان خریدارم!این پیامی است که یعنی مردم ارز را ۱۲۰۰۰ تومان می خواهم بدهم.

زمانی که آقای سیف رئیس بانک مرکزی بود این اتفاق افتاد و ماه های اول دولت آقای روحانی بود؛دولت به دنبال افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی بود و متاسفانه این اتفاق افتاد.حتی آقای همتی هم در گفت و گوی تلویزیونی اعلام کرد که ما دلار را پایین می آوریم؛الان قیمت ارز دست دولت است و هیچ تلاشی نمی کند و چه موقع باید اقدام کنند؟زمانی که کارد به استخوان مردم رسیده است؟وقتی که استخوان مردم زیر گرانی و تورم شکست؟

موضوع دیگری که مطرح می شود این است که ما تئوری چسبندگی داریم.یعنی در علم اقتصاد زمانی که ما قیمتی را بالا بردیم متاسفانه کاهش آن زیر ۲۰ درصد خواهد بود و پایین‌تر نمی‌آید.این به این معنی است که متاسفانه از تئوری چسبندگی به ضرر مردم استفاده کردیم.نمی دانم چه اراده ای است در دولت که بیشتر مردم را زمین گیر و عاجز می‌کند و صدای مردم را درمی آورد.

مردم ما مردم خوبی هستند و انتظار داریم با آمدن آقای رئیسی یک تحول در قوه قضاییه اتفاق بیفتد.مثلا سلطان سکه دو تن سکه دریافت کردند و ۷۶ تونس که در واقع قاچاق شده است،تکلیف آن ۷۴ تن سکه باید مشخص شود که دست کیست و قوه قضاییه باید پیگیر این موضوع باشد.سلطان های مختلفی وارد شدند و باید قوه قضاییه آنها را معرفی کند سلطان سکه ،سلطان قیر،سلطان کاغذو... تاسف است.

دورزدن تحریم ها الان باعث شده است که یک فسادهای به وجود بیاید،مثلاً در مورد پتروشیمی که بزرگترین فساد ۶ میلیاردی اتفاق افتاده است،به نظر شما هزینه های فساد با نپذیرفتن FATF  در مورد تحریم ها زیاد می شود؟

آقای رئیسی در حوزه قضایی ید طولایی دارد،ولی الان در بندهای هشتگانه ای که مقام معظم رهبری به آنها تاکید کردند،بحث مبارزه با فساد را باید در صدر کارشان قرار دهند. فرمایشات رهبری فصل الخطاب و حجت است، قوه قضاییه باید کاسبان تحریم را پیدا کند.

درموضوع طرح رجیستری،خوب برای کسب مالیات است و درآمدهای مالی دولت را افزایش می دهد؛ترکیه و پاکستان هم نمونه های موفق این طرح هستند. اما آقای جهرمی نباید پا را از این موضوع فراتر بگذارد و ارز مرجع را در اختیار چند شرکت مشخص قرار دهد و بقیه را محروم کند؟آیا این آقازاده پروری نیست؟ قوه قضاییه باید به این موضوع ورود جدی داشته باشد.

قوه قضائیه باید آقای جهرمی را به شفاف سازی سازی وادار کند؛چرا طرح رجیستری را گذاشته و باعث سردرگمی مردم ،کسبه و اصناف شده اید.این موضوع برای نظام یک هزینه است،این هزینه را باید برای چه موضوع بپردازیم؟به دو شرکت که  نور چشمی هستند خدمت کرده،ولی کل مردم را دچار مشکل و سردرگمی می کنیم. آیا این تحریم داخلی نیست؟

مردم ما هیچوقت از تحریم‌های خارجی باکی ندارند،به شرط اینکه سوءمدیریت‌ها و تحریم داخلی اجازه بدهد.واقعاً انتظار داریم آقای رئیسی در این خصوص ورود جدی کنند و کاسبان تحریم ها،سلطان هایی که می گیرند باید شفاف سازی شوند.انتظار داریم بقیه سلطان ها هم دستگیر شوند و به یک سلطان بسنده نکنیم.پشت طرح‌رجیستری یک مافیا و فساد مالی کلان وجود دارد؛در اختیار گذاشتن از دولتی برای واردات موبایل به چند شرکت فساد گسترده ای را ایجاد می‌کند و این آقازاده پروری اصلا برازنده نظام ما نیست.

در دورانی که مقام معظم رهبری و همه قوا دنبال این هستند که با فساد ستیز کنند و آرامش را به جامعه برگردانند و باور مردم را به نظام حاکم بیشتر بکنند؛به نظرمن ورود قوه قضاییه به طرح رجیستری و واردات توسط چند شرکت به صورت انحصاری،موضوع کاسبان تحریم و سلطان هایی که آنها را هر روز می گیرند،از خواسته های به حق مردم است و بنده به عنوان یک نماینده از رئیس قوه قضاییه درخواست پیگیری را دارم.امیدواریم توصیه هشتگانه مقام معظم رهبری سرلوحه کار خودشان قرار دهند و تحولی را در قوه قضاییه کشور شاهد باشیم.

نظرتان درباره توریسم درمانی  در کشور چیست؟

ایران جزو 10 کشوری قابل توجه در زمینه جاذبه گردشکری دارد.جاذبه های توریستی،میراث فرهنگی،اکوتوریسم،توریسم طبیعی و جنگلی... حوزه توریسم درمانی سه برابر حوزه های توریسمی دیگر درآمد دارد.وقتی توریسمی برای درمان به ایران بیاید به اندازه 3 نفر توریست  درآمد دارد. کسانی که با هدف توریسم درمانی وارد ایران می شوند بسیار مهم هستند.

 متاسفانه از ظرفیت گردشگری کشور استفاده نمی‌کنیم . نباید از این مسائل غفلت کنیم./